بیانات واقع گرایانه رهبری در آستانه 12 فروردین؛

مذاکره موشکی یعنی خیانت به جمهوری اسلامی/ راه بی بازگشت نظام جمهوری اسلامی ایران

بصیر، در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ماه سال ۱۳۵۸ در سرتاسر کشور ایران یک همه‌پرسی بسیار مهم صورت گرفت تا مردم خود نوع نظام حاکم را تعیین کنند. اعلام نتایج در ۱۲ فروردین ماه، همه ناظران را شگفت زده کرد، چرا که میزان رای آری به جمهوری اسلامی، خیرکننده بود. ۹۸/۲ درصد از واجدین شرایط رای دادن، جمهوری اسلامی را برگزیدند. ترکیبی از جمهوریت و اسلامیت پس از قرن ها بار دیگر به عنوان نظامی متعالی برای پیشرفت در تمامی عرصه ها به جهان عرضه شد.

پس از وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، که به عنوان یکی از بزرگترین انقلاب ها و دگرگونی های قرن بیستم شناخته می شود، استقرار نظام جمهوری اسلامی در فاصله چند ماهه با سرنگونی نظام شاهنشاهی، واقعه ای کم سابقه بود. ایدئولوژی پشتیبان چنین نظامی، یعنی مردم سالاری دینی که مبتنی بر دین مبین اسلام است، ترکیب آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی را میسر ساخت. نوع و جهانبینی گفتمان جمهوری اسلامی و نسخه جدید حکومت داری در زمان اوج درگیری های نظام دو قطبی (شوروی و آمریکا)، در جهان سوم و به ویژه جهان اسلام در میان ملت ها، امیدواری های بسیاری ایجاد کرد.

نظامی در ایران بر سرکار قرار گرفته بود که شعار اصلی خود را نه شرقی و نه غربی معرفی کرد و عدم وابستگی به هیچ یک از قطب های قدرت جهانی را برگزید. چنین اقدامی در سیاست بین الملل به عنوان تلاش برای تغییر وضع موجود ارزیابی می شود و قدرت های فائق جهان نیز آن را سرکشی کشورهای مستعمره یا وابسته و لزوم تنبیه چنین کشوری می دانند. نظام جمهوری اسلامی از همان شروع کار جاذبه بالایی در میان ملت ها و گروه های حق جو پیدا کرد. نظامی که با تکیه بر اسلام و جمهوریت، در تمامی عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برنامه مدون داشت و قانون اساسی آن، اساس حرکت به سمت قله پیشرفت بشری را مشخص کرده بود. پیشرفتی که در عین حال ایجاد رفاه، آسایش، آزادی و سربلندی برای مردم، تعالی روح آنان را نیز در نظر داشت.

آلترناتیو جمهوری اسلامی برای نظام های مارکسیم و لیبرالیسم، چالش جدی برای نفوذ قدرت های نظام دوقطبی بود. از این رو قدرت های جهانی برای جلوگیری از استقرار و تثبیت چنین نظامی، براندازی و تغییر رویه آن را در دستور کار خود قرار دادند. پیش از استقرار نظام جمهوری اسلامی، اتحاد جماهیر شوروی انتظار نظامی را داشت که با نگاهی چپ گرایانه گرایش به سمت اردوگاه شرق داشته باشد و آمریکا نیز به عنوان قطب دیگر نظام دوقطبی، سعی بر آن داشت تا مکانیزم های وابستگی نظام پیشین به غرب، همچنان پابرجا باقی بماند. تلاش این دو قطب پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی با کارویژه های مختص به خود، نقش بر آب شد. توطئه های بعدی نظام استکباری و امپرالیستی جهان مبتنی بر توقف این روند بود.

در اولین ماه های استقرار جمهوری اسلامی، حمایت از گروه های تجزیه طلب در استان های مرزی و دسته های هرج و مرج طلب افزایش یافت و کودتای نظامی نیز تدارک دیده شد. بمب گذاری های صورت گرفته و جنگ مسلحانه ترویست های منافق، دهها تن از سران و مسئولان نظام و همچنین مردم عادی را به شهادت رساند و هزینه های انسانی را به کشور تحمیل کرد. به دنبال آن آمریکا نیز به بهانه تسخیر لانه جاسوسی، تحریم هایی را در نظر گرفت و مقدمات حمله نظامی رژیم بعثی عراق علیه ایران را در سال ۱۳۵۹ مهیا ساخت.

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال های نخست شکل گیری نظام جمهوری اسلامی، خسارت های مادی و معنوی بسیاری را به دنبال داشت. در حالیکه ایران در پی تثبیت پایه های نظام جدید خود بود، صدام حسین به تشویق غرب و شرق و کمک های مالی و نظامی از سوی کشورهای متعدد منطقه، آمریکا، شوروی و اروپا، نقشه خود را برای تصرف ایران و شکست سریع تهران عملی ساخت. جنگی که با مقاومت انقلابی مردم ایران به رهبری امام خمینی ( ره) روبه رو شد و ۸ سال به طول انجامید و در نهایت رژیم بعث حتی نتوانست بر یک سانتی متر از خاک ایران دست پیدا کند.

هشت سال وضعیت جنگی برای کشور انقلابی ایران، همراه با خسارت های بسیاری بود  و بیشتر زیرساخت های کشور نابود شد. با این حال، نظام جمهوری اسلامی از پای ننشست و وارد دوره بازسازی و ادامه مسیر پیشرفت گردید. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا خود را پیروز جنگ سرد دانست و برای کل جهان نسخه لیبرالیسم و دموکراسی غربی را پیچید. در این میان جمهوری اسلامی همچنان به عنوان یکی از اهداف اصلی آمریکا برای سرکوب باقی مانده و تحریم ها مالی و اقتصادی به بهانه های مختلف بر کشور تحمیل می شد.

تهدید به تهاجم مستقیم نظامی، تهاجم فرهنگی، تهاجم اقتصادی و نفوذ در میان ساختارهای نظام جمهوری اسلامی، به شدت از سوی غرب به سردمداری آمریکا دنبال می شد و به هر بهانه ای جبهه ای تازه علیه کشور باز می کردند. در طول دهه ۷۰ پرونده های حقوق بشری متعددی علیه ایران گشوده شد و ایران به عنوان متهم اصلی بمب گذاری ها علیه غرب شناخته می شد. این توطئه جهانی علیه نظام جمهوری اسلامی در حالی ادامه داشت که نظام در پی افزایش قدرت و نفوذ خود در منطقه را داشت.

در آغاز دهه ۸۰ شمسی، بار دیگر غرب، بهانه ای جدید در زمینه برنامه هسته ای به دست آورد و ایران را متهم به تلاش برای ساخت تسلیحات هسته ای کرد. اتهامی نخ نما و دروغین که به بهانه آن تحرم های ظالمانه اقتصادی و مالی علیه ایران از سوی کشورهای غربی و سازمان های بین المللی وضع شد. پرونده هسته ای ایران در طول ۱۲ سال به عنوان پرونده نخست سیاست خارجی کشور محل مذاکرات و گفتگوهای متعدد بین المللی قرار گرفت. این پرونده نیز در نهایت با توافقی که در تابستان ۹۴ به دست آمد، با قبول محدودیت های از سوی ایران در مسیر پیشرفت هسته ای برای بیش از ده سال، بسته شد.

به طور کلی ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران به گونه ای است که قدرت های جهانی پیشرفت و توسعه آن را در عرصه های مختلف، خطری برای کاهش نفوذ و قدرت و همچنین تغییر وضع موجود در نظام قدرت بین الملل می دانند. از این رو، از هیچ گونه فشار، توطئه و محدودیتی علیه ایران دریغ نمی کنند تا بدین وسیله، الگوی مقاومت در جهان بر اساس نظام مردمسالارنه دینی، شکست خورده جلوه کند.

بنابراین تغییر ماهیت نظامی که در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ مستقر شده یا براندازی آن هرگز از دستور کار نظام قدرت جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم خارج نشده و ادامه روند فشارها و تحریم ها علیه ایران، موید آن است. این رویه در حالی به مدت ۳۷ سال ادامه داشته که همواره در درون کشور خوشبینی مفرطی درباره مذاکره و اعتماد به قدرت های جهانی برای تامین منافع ملی توسط برخی از مسئولان و روشنفکران وجود داشته و آن را لازمه حضور قدرتمند ایران در عرصه جهانی می دانند. در برخی از برهه ها، نظام جمهوری اسلامی حاضر به مذاکره و رایزنی با آمریکا شده اما حاصلی در تغییر راهبرد غرب علیه کشور به دست نیامده است.

رهبرمعظم انقلاب، در موقعیت های متعددی، دشمنی غرب را با نظام جمهوری اسلامی مورد تاکید قرار داده اند. نگاه واقع بینانه ای که سلسله حوادث و رویدادها در چند دهه اخیر موید آن است. در رویکرد واقع گرایانه در روابط بین الملل، افزایش توان قدرت نظامی و دفاعی برای ایجاد بازدارندگی در مقابل دشمنان، به عنوان اولویت اصلی نظام ها برای تامین منافع ملی درنظرگرفته می شود. حالت آنارشی یا هرج و مرج دایمی در نظام بین الملل ایجاب می کند کشورها همواره آماده روبه رو شدن با خطرات باشند. نظام جمهوری اسلامی که معترض وضع موجود در جهان است، همواره در معرض خطراتی از سوی دشمنان قرار دارد و افزایش توان نظامی می بایست یکی از اولویت های اصلی نظام آن باشد. هر گونه مماشاتی در این زمینه به بهای افزایش تهدیدات و جسورتر شدن دشمنان برای رسیدن به اهداف خود برای از بین بردن استقلال، تمامیت ارضی و گفتمان نظام تمام می شود.

در همین حال دشمنان با درک شرایط کنونی ایران، همانگونه که رهبر معظم انقلاب در روز نخست سال در حرم رضوی (ع) بیان کردند، به دنبال القای وجود دو راهی در میان مردم کشور هستند. بر این اساس ایران با مذاکره و گفتگو و قبول برخی محدودیت ها به رونق و رفاه اقتصادی می رسد یا اینکه فشارها و تحریم ها را تحمل کند. دشمن سعی می کند با تلقین این مسیر، نظام جمهوری اسلامی را از درون متلاشی کند و تکیه بر ظرفیت ها و توان داخلی را امر ناشدنی جلوه دهد. راه سومی که ایران در طول سالیان متعدد بر آن تکیه کرده و در بزنگاه های مختلفی مانند جنگ و تحریم نشان داده می تواند همچنان با گفتمان جمهوری اسلامی در مسیر پیشرفت باقی بماند.

پس از برجام و مذاکرات هسته ای، فشارها و تهدید به برخورد با ایران در زمینه دفاعی و موشکی افزایش پیدا کرده و غرب به بهانه واهی، افزایش بنیه دفاعی ایران را هدف قرار داده است. هدف غرب کاملا مشخص است. ایجاد محدودیت در حوزه نظامی و دفاعی ایران با همان سیاست افزایش تحریم ها و فشار برای مذاکره برای برداشتن تحریم ها. برنامه ای که در پرونده هسته ای به برجام ختم شد. آمریکا و کشورهای غربی به خوبی آگاه اند اگر در زمینه دفاعی و نظامی ایران خلع سلاح شود، آسیب پذیریش به شدت بالا می رود و می توانند به راحتی خواسته های خود را برای تغییر ماهیت و براندازی نظام جمهوری اسلامی، عملی سازند.

در آستانه روز ۱۲ فروردین، مقام معظم رهبری در بیاناتی روشنگرایانه و مبتنی بر واقعیت های نظام بین الملل، نقشه های شوم دشمنان را علیه نظام جمهوری اسلامی، بار دیگر برملاء می سازند. ایشان، توان نظامی را بیشترین تکیه گاه مستکبران برای زورگویی به ملت ایران خواندند و با طرح یک سئوال اساسی افزودند: در این اوضاع جنگل وار جهانی، اگر جمهوری اسلامی صرفاً به دنبال مذاکره و مبادله اقتصادی و حتی علم و فناوری برود اما توان دفاعی نداشته باشد آیا حتی دولت های کوچک نیز به خود اجازه تهدید ملت ایران را نخواهند داد؟

امام خامنه ای با انتقاد شدید از کسانی که روزگار و دنیای فردا را دنیای مذاکره می دانند و نه موشک خاطرنشان کردند: روزگار، روزگار همه چیز است وگرنه به راحتی و به صراحت حق ملت را خواهند خورد. اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد یک مسئله است اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است.

خائن نامیدن کسانی که به دنبال مذاکره در تمامی حوزه ها، حتی توان نظامی و دفاعی نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، اوج اهمیت مساله را می رساند. در حالیکه از عمر نظام ۳۷ سال می گذرد و در آستانه ۴۰ سالگی قرار دارد، مذاکره با دشمنان پیرامون قدرت نظامی کشور برای کاهش فشارها و تحریم ها، که منتج به کاهش قدرت و اقتدار نظام می شود، نه تنها بازگشت به عقب محسوب می شود بلکه دشمن را برای رسیدن به هدف خود یعنی براندازی نظام جمهوری اسلامی، نزدیک تر خواهد ساخت. در طول این سال ها، ایران به ثبات و امنیت پایداری دست پیدا کرده و پیشرفت های علمی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را رقم زده است.

بنابراین همانگونه که نظام جمهوری اسلامی از بسیاری موانع در مسیر خود گذشته و همچنان در منطقه پرتلاطم غرب آسیا در راه پیشرفت قدم برمی دارد، نشانگر آن است که مردم ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، مسیر درستی را انتخاب کرده اند و نسل جدید می تواند با تکیه بر توانایی های خود و ظرفیت های داخلی، ایران را به قله پیشرفت های مادی و معنوی بشری برسانند.

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا