از هم گسیختگی حاکم بر کمپین راست گرایان؛

فضاحت اخلاقی در لیبرال دموکراسی آمریکایی

بصیر، ایالات متحده آمریکا در طول دهه های پس از پایان جنگ دوم بین الملل کوشیده است نظام سیاسی حاکم بر این کشور را بسان الگویی مناسب برای دول جهان سومی در آورده و راه نجات، پیشرفت و سربلندی آنان را در الگویی گیری از نظام حاکم بر این کشور نشان دهد.

در میان سازوکارهای حاکم بر نظام سیاسی آمریکا، فرآیند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مشارکت فعالانه گروه های سیاسی جهت دستیابی به منصب فوق از مصادیق سیستم هایی است که معتقدان به اندیشه ی لیبرال دموکراسی در پی اشاعه آن به سایر دول برآمده اند. در این میان فارغ از نقصان های موجود در دموکراسی به سبک آمریکایی نظیر مشارکت صرف عناصر وابسته به جریان سرمایه داری، حضور اندک شهروندان در روند برگزاری انتخابات و نفوذ گسترده لابی های بین المللی هم چون لابی آیپک در تعیین رئیس جمهور و…، این روزها و در پی برگزاری انتخابات درون حزبی در این کشور تحولاتی صورت پذیرفته که زمینه سرافندگی دولت مردان آمریکایی را در پی داشته است.

برآورد کمپین های انتخاباتی در آمریکا به ویژه در میان جمهوری خواهان با نگرانی اندیشه ورزان غربی نسبت به موفقیت کارزار فوق روبرو بوده است، تا آن جا که باراک اوباما رئیس جمهور و جان کری وزیر امور خارجه نسبت به تحولات صورت ابراز نگرانی نموده و آن را زمینه شرمساری برای ایالات متحده آمریکا قلمداد نموده اند.

اوج فضاحت صورت پذیرفته را در میان رقابت دونالد ترامپ نامزد پیشتاز جمهوری خواهان و تد کروز رقیب وی می توان مشاهده نمود تا آن جا که طرفین با توهین های مکرر اخلاقی به همسران شان در پی جلب آرای بیشتری برآمده اند. انتشار تصویر نیمه برهنه همسر ترامپ در رسانه های نزدیک به تد کروز، موجب حمله ی ترامپ به همسر کروز شد تا در توئیتی وی را بد ترکیب بنامد.

برآورد تحولات درون حزبی جمهوری خواهان حاکی از آن است که پیشتازی ترامپ در ایالت های متعدد با نگرانی بخش عظیمی از جمهوری خواهان روبرو بوده است، زیرا بسیاری از جمهوریخواهان، از جمله اکثریت بی چون چرائی از نمایندگان حزب در کنگره، به وی بدگمان اند که جز خودشیفتگی لجام گسیخته و امیال قدرت طلبانه، محرک مرامی و عقیدتی دیگری وی را به جنب و جوش وا نمی دارد. و کمتر دل مشغول «حزب ”لینکلن“ و ”ریگان“ است تا هتل های مجلل یا مارک ودکایش.

رشد فزاینده مسیحیان صهیونیست در آمریکا

اوج ابتذال اخلاقی و تعصب مذهبی و نژادپرستانه را در انتخابات درون حزبی کنونی حاکم بر جمهوری خواهان می توان مشاهده نمود، فرآیندی که با قدرت گیری بوش پسر روندی صعودی در پیش گرفته و اکنون بیش از هر زمانی در کارزار انتخاباتی راست گرایان آمریکایی قابل مشاهده است. همایش ماه فوریه جمهوری خواهان در آلاباما با حضور تد کروز، مارکو روبیو، جان کاسیچ، بن کارسون و دونالد ترامپ سرشار از مواضع تعصبی و غیر انسانی جمهوری خواهان بود. یکی از برگزیدگان جمهوری خواه در این نشست در دفاع از طرح ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا می گفت که «احساس می کنیم که نیمی از مردم دنیا می خواهند به ایالات متحده بیایند و آمریکائی ها را بکشند.»

در ضیافت شامی که در پی آن در آلاباما برگزار شد، دوسوم خدمت کاران سیاهپوست و ۹۸ ٪ میهمانان سفید پوست بودند. این بار، هریک از نامزدان فرستاده ای را به نمایندگی خود راهی کرده بود.  کارسون، پسرش را فرستاده بود که با گیر دادن به ترامپ (که با این حال پدرش سیزده روز بعد تصمیم به حمایت از وی گرفت)، سخنرانی خود را با واگویه ای از انجیل آغازید: «حواستان به پیامبران دروغین باشد.» سخنگوی  کروز هم در تأکید بر ثابت قدمی مرامی نامزد انتخاباتی خود در همان منبع کاوید: «باشد که شما را با ثمره اعمال تان داوری کنند.» روبیو هم فرستاده پر وزنی را اعزام داشته بود: آقای ریک سانتوریوم که از محبوبیت بسیاری در محافل انجیلی برخوردار است. او که خود در سال ۲۰۱۲ نامزد این مقام بود، در انتخابات مقدماتی آن سال ”آلاباما“ برنده شد. سپس یک نماینده محلی که ظاهرا کمتر کسی او را می شناخت، از نامزدی ترامپ دفاع کرد: «بهترین جنبه او این است که توده های مردم را ازجای می جنباند.»

به واقع برآورد سبک سیاق حاکم بر کارزارهای انتخاباتی جمهوری خواهان حکایت از رشد فزاینده افکار نژاد پرستانه توام با تعصبات مسیحیت صیونیستی است، امری که آمریکا را بدون پایبندی به قواعد و قوانین بین المللی حافظ نظم موجود (رهبری مطلق آمریکا بر جهان) دانسته و در راستای منافع تمامیت خواهانه آنان و صهیونیست ها به تحرک وا می دارد. مواضع تند و تیز نامزدهای جمهوری خواه در قبال توافق هسته ای با ایران نیز در همین راستاست، و آن ها را به عدم پایبندی شان در صورت رای آوری به عنوان رئیس جمهور وا داشته است.

به گفته ووگن پوئه که ریاست کمیته حزب جمهوری خواه در آلاباما و ویژگی سیاهپوست بودن را نیز دارد، کار به این آسانی ها هم نیست. به زعم وی، محبوبیت کار چاق کن معاملات ملکی نیویورکی نزد انتخاب کنندگان آمریکائی (ترامپ)  نشان از قدرتی دارد که با عریان نشان دادن حریم خصوصی بر پرده تلویزیون و تندروی درآغشته. اگر فقط بگوئیم که او نگران است حق مطلب را کم ادا کرده ایم: «”آدولف هیتلر“ هم محبوب بود. اما دیدیم که آن ماجرا به کجا انجامید. اگر ”ترامپ“ نامزد ما بشود، من بسیار معذب خواهم شد. به او رأی بدهم؟ من یکی نمی توانم این بلا را بر سر کشورم بیاورم.» این مدرس امنیت اینترنتی در دانشگاه آلاباما افزود: «ضریب هوشی من بیش از ۵۰ است، لاجرم اگر مغزی در کله تان باشد، ترامپ روی پرده کنترل شما ظاهر نمی شود.»

جامعه ی آشفته آمریکا

در رابطه با چرایی وضع ناگوار حاکم بر کمپین راست گرایان آمریکایی تا به امروز تحلیل های متعددی منتشر شده است، لوموند فرانسه در گزارشی در همین باره به انتشار مواضع خانم باربارا پریستر عضو کمیته اجرائی حزب پرداخته است؛ زنی هشتاد ساله و استخوان دار و جزو نخستین پیوستگان به حزب جمهوریخواه، در ایالتی که یک صد و سی و شش سال (از ۱۸۷۴ تا ۲۰۱۰)، دموکرات ها بر آن فرمانروا بودند؛ و حالا یکی از جمهوری خواه ترین ایالات کشور است. خانم پریستر، دوران جورج والاس [۱۹۹۸ ـ ۱۹۱۹]فرماندار دموکرات آلاباما، چهره ای جنجالی که غالبا با ترامپ مقایسه می کنند را زیسته و با وی نبرد کرده بود. نطق های پایان ناپذیر والاس علیه دستگاه حاکم و روشنفکران، عوام فریبی نژادپرستانه و سرکوب خشنی که بر جنبش حقوق مدنی روا می داشت، تاریخ معاصر آمریکا را رقم زده اند.

به عقیده خانم پریستر «نیروی والاس در آن بود که صدای مردمی شکست خورده، مردم جنوب، را به گوش ها برساند. اوباما از آمریکا مردمی شکست خورده ساخته. ما در عراق، در افغانستان و [در رویاروئی با] خلافت اسلامی (داعش) باختیم. از این رو مردم آماده اند که به هر چیزی تن دردهند فقط اگر کسی به آنها وعده دهد که جواب هر ضربه ای را از این پس با ضربه ای خواهیم داد

مردمی مغلوب به دلیل رهبرانی بسیار ضعیف: چنین است مضمون کمابیش دیرپای اندیشه دونالد ترامپ. زیرا فراتر از خودشیفتگی این سوداگر که او را به جائی می کشاند که بخواهد در تمام نبردها، از جمله در کارزار گزینش به مقام رئیس جمهور ایالات متحده «برنده شود» (یکی از فعل هائی که می پسندد)، از وقتی که زندگی خصوصی و ثروتش مایه ی پول اندوزی مجله ها شده است، ناسیونالیسم قدرت مداری نیز چون قطب نمائی به خدمتش درآمده. خلق و خوی او پسند زمانه است، گرچه ترامپ بیست و پنج سال پیش هم ضعف رهبران را طی مصاحبه ای با نشریه پلی بوی ابراز می داشت. در آن مصاحبه با تحقیر و اهانت از رؤسای دو ابرقدرت وقت آقایان ”جُرج هربرت واکر بوش“ و ”میخائیل گورباچف“ یاد می کرد.

فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا