هفته دولت بر دولت‌مردان مبارک؛

«نه» محکم شهید رجایی به سازش با دشمن؛ پازل گمشده این روزهای دولتی‌ها

بصیر، هفته دولت بهترین زمان برای نگاه به تاریخ و مرور اندیشه‌های افرادی است که به یاد آنها و برای گرفتن درس عبرت از ویژگی‌های اخلاقی‌شان این مدت را نام‌گذاری کردند، در هفته‌ای که دولت زمان را بسیار مناسب می‌بیند تا عملکرد خود را بنا به فرموده رهبری برای آگاهی عموم منتشر و برنامه‌های روزهای آینده خود را تشریح کند.

در این هفته شاهد افتتاحیه و کلنگ‌زنی‌های زیادی هستیم و برای دولتی‌ها و برخی از رسانه‌ها این فرصت فراهم می‌شود تا کامیابی‌ها و ناکامی‌های خود را به مورد نقد و بررسی قرار دهند و به ترسیم روزهای آینده بپردازند.

اما آنچه بسیار بیشتر از این‌ها اصل و اساس نام‌گذاری این هفته به نظر می‌رسد تبیین جایگاه واقعی دولت‌مردان رجایی و باهنر است که در این یادداشت سعی شده تنها فرازی از ویژگی‌ها و خصوصیات اخلاقی و بینش سیاسی و اجتماعی این شهید بزرگار مورد بررسی و نه تحلیل قرار بگیرد.

محمدعلی رجایی، شهیدی که از مردم، همراه مردم با مردم بود و برای رضای خدا خدمت می‌کرد، با خستگی‌ناپذیری امور را پیگیری می‌کرد و در انجام وظایف محوله خستگی‌ناپذیر بود، آن‌چه که موجب می‌شد شهید رجایی بتواند وظایف سنگین خود را به بهترین شکل به سرانجام برساند، اعتقادات وی بود.

به نظر بسیاری از کارشناسان و به عقیده تاریخ آنچه شهید رجایی و باهنر را ماندگار کرد، صلابت و تعهد آنها در راه انقلاب بود، این شهدای بزرگوار هرگز سازش‌پذیر نبودند و بر روی آرمان‌های خود ایستادگی می‌کردند و نمونه‌های این ادعا در ایستادگی آنها در شکنجه‌های دوران زندان‌شان اثبات می‌شود.

مهم‌ترین ویژگی حیات معنوی این دو شهید، ولایت‌پذیری و ماندگاری بر اصول و آرمان‌های‌شان بود که  آنها را تا ابد جاویدان کرد، به گواه تاریخ از دست‌فروشی زندگی خود را می‌گذراند و زمانی که به مسند قدرت رسید لباس معلمی خود را با جاه و مال و منال دنیوی تغییر نداد.

در خاطرات همسر شهید رجایی آمده است که محمدعلی به عنوان یک معلم واقعی در زندگی من بود، چرا که حرف و عمل وی با هم برابری می‌کرد.

دیدگاه این شهید بزرگوار به جایگاه ولایت و مقام معظم رهبری وقت، چیزی جز دفاع و ارزش‌‌گذاری بر منویات آن شخصیت جهانی نبود و با توان بی حد و حصر خود، در دفاع از آرمان‌های ولی تلاش می‌کرد.

شهید رجایی تقلید از امام را از وظایف اصلی خود می‌دانست و در برابر هر کسی که خلاف آن عمل می‌کرد می‌ایستاد، در سختی‌های دوران روحیه انقلابی خود را حفظ می‌کرد و فردی را انقلابی می‌دانست که تمام تفکرات ولی را قبول داشته باشد.

تاریخ می‌نویسد، رجایی گفت(مسئله رهبری بنا بر ضرورت انقلاب باید خوب شناخته شود) و در تبیین این موضوع از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.

حال دوباره به نوشته‌های بالا نگاهی می‌اندازیم و آن را با برخی از مسئولان! مقایسه میکنیم، چقدر فاصله افتاده است بین کسانی که مدعی خدمت هستند و برخی خادمان حقیقی.

مدعیانی که با اسم ولایت برای خود نان و نامی آورده‌اند و در بزنگاه نیاز چرخاننده فتنه‌ها بودند، چه بسیار افرادی که دم از آرمان‌گرایی و اصول زده‌اند و امروز با کوچکترین تغییر و تحول با خودفروشی آرمان‌های‌شان را نیز به باد سپرده‌اند.

حرف زیاد است و مجال گفتن اندک اما آنچه به نظر می‌رسد این است که امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به مسئولانی نیازمند است که به جای حرص به میز، از خدا بترسد و روحیه انقلابی‌اش را حفظ کند و با جابه‌جایی باد همچون پرکاهی به هر طرف که دشمن می‌خواهد کشانده نشود و این رمز ماندگاری شهید رجایی‌ها تا ابد خواهد بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا