تبلیغ ناامنی در افغانستان از سوی غرب و نگرانی‌های روسیه

بصیر از بلاغ/

سال ۲۰۱۴ برای دولت و ملت افغانستان بسیار بااهمیت است، چرا که از یک طرف شاهد برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در این کشور هستیم و از سوی دیگر عمده‌ی نظامیان خارجی قصد دارند تا خاک افغانستان را ترک کنند. در مقطع کنونی، کاندیداهای ریاست‌جمهوری افغانستان برای جانشینی حامد کرزای، رئیس‌جمهور کنونی، تبلیغات انتخاباتی خود را آغاز نموده‌اند؛ فارغ از اینکه چه فرد یا گروهی در افغانستان بر سر کار می‌آید، موضوع مهم‌تر آینده‌ی افغانستان از لحاظ امنیتی است.

 

 

آمریکا، به عنوان رهبر ائتلاف حمله‌کننده به افغانستان، از حدود یک سال پیش مذاکراتی را جهت امضای پیمان امنیتی با دولت کابل برگزار کرد. در حال حاضر رئیس‌جمهور افغانستان با وجود فشار کشورهای خارجی، امضای نهایی این پیمان را به بعد از انتخابات این کشور موکول نموده است. موضوع پیمان امنیتی کابل و واشنگتن باعث شده است تا کشورهای منطقه هرکدام از موضعی به این امر بپردازند. در این مطلب تلاش داریم ضمن بررسی موضع کشورهای همسایه افغانستان درباره‌ی توافق‌نامه‌ی امنیتی کابل واشنگتن، آینده‌ی این کشور را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. با این حال، تمرکز اصلی این مطلب درباره‌ی سیاست‌های روسیه به عنوان هژمون منطقه‌ای خواهد بود. در هر حال پرسشی که در این مطلب به دنبال آن هستیم این است که روسیه چه سیاستی را در قبال آینده‌ی افغانستان و بحث پیمان امنیتی این کشور با آمریکا اتخاذ خواهد کرد. در پاسخ بدین پرسش این فرضیه را مطرح خواهیم کرد که مسکو با وجود مخالفت استراتژیک با حضور دائمی نیروهای غربی در افغانستان، در مقطع زمانی حاضر از وجود سربازان خارجی در افغانستان و در نتیجه تأمین امنیت حمایت می‌کند.

 

 

 

تبلیغ ناامنی در افغانستان از سوی غرب

 

 

 

برای برخی از افغان‌ها، تهدید و هرج‌ومرج پس از سال ۲۰۱۴ به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است. هرچند برخی از خانواده‌های افغانستان به طور متوسط ماهیانه بیش از ۲۰۰ دلار درآمد ندارند، اما حاضرند چندین برابر این مبلغ را جهت خرید تسلیحات هزینه کنند. برخی معتقدند که مردم این کشور پس از چندین دهه جنگ دچار آسیب‌های روانی شده‌اند و استفاده از سلاح‌های جنگی باعث کنار آمدن آن‌ها با واقعیت می‌شود. این بخشی از گزارش شبکه‌ی انگلیسی رویترز درباره‌ی وضعیت افغانستان و بحث امنیتی در این کشور است. غربی‌ها می‌گویند آنچه که در حال حاضر ثبات را در افغانستان نگه داشته است وابسته به حضور سربازان آن‌ها بوده است و به محض خروج آن‌ها، افغانستان بار دیگر شاهد درگیری خواهد بود و چه بسا حتی بار دیگر شاهد روی کار آمدن طالبان باشیم.[۱]

 

 

 

واقعیت این است که غربی‌ها، پس از چندین سال حضور در این کشور، نتوانسته‌اند امنیت را در افغانستان برقرار کنند. غربی‌ها سعی دارند با ناامن نشان دادن افغانستان پس از ۲۰۱۴، توجیهی برای ماندن خود پیدا کنند. این در حالی است که گروهی از کارشناسان افغان بر این باورند که هرچند ممکن است درگیری‌های کوچکی پس از سال ۲۰۱۴ در این کشور رخ دهد، اما وقوع جنگ داخلی بعید است. در هر حال غربی‌ها با عناوین مختلفی از جمله امضای پیمان نظامی با افغانستان و آموزش نیروهای امنیتی افغان به دنبال حضور ثابت در این کشور هستند. آن‌ها، با تأکید بر این امر که ارتش افغانستان ضعیف است و توانایی برقراری امنیت را ندارد، خواستار حضور نیروهای خارجی برای تقویت و آموزش این نیروها هستند. این امر در شرایطی مطرح شد که آمریکا در سال‌های گذشته قدمی در جهت قدرتمند کردن ارتش افغانستان بر نداشت و تلاش کرد ارتشی ضعیف و وابسته‌ای را ایجاد کند. با این همه موضوع مهم، سیاست و موضع کشورهای منطقه‌ای درباره‌ی آینده‌ی افغانستان و بحث پیمان امنیتی این کشور با آمریکاست.

 

 

 

‌سازمان اطلاعات پاکستان (ISI) با طالبان روابط نزدیک دارد و واشنگتن در شرایط جاری مخالف این روابط نیست و میخواهد از آن برای تنظیم اوضاع افغانستان استفاده نماید، اما بدون شک تقویت حضور آمریکا در افغانستان، در بلندمدت جواب‌گوی منافع اسلام‌آباد نخواهد بود.

 

 

 

موضع کشورهای منطقه

 

 

 

مسئله‌ی مهمی که در حال حاضر پیرامون اوضاع افغانستان از اهمیت خاصی برخوردار است، این است که افغانستان امروز در وضعیت پیچیده‌ای قرار دارد. از یک سو، به کمک خارجی وابسته است که کشورهای غرب قول آن را میدهند. از سوی دیگر، تحت فشار شدید کشورهای همسایه قرار دارد که مخالف استقرار دائمی نیروهای مسلح خارجی در منطقه هستند.

 

 

 

بحث خروج نیروهای خارجی از افغانستان باعث شده است تا کشورهای منطقه هرکدام از موضعی این امر را مورد مخالفت قرار دهند. هرچند در نگاه نخست مهم‌ترین کشورهای همسایه‌ی افغانستان، ایران و پاکستان، ذکر می‌شوند؛ اما چین، هند و روسیه نیز در این رابطه خود را دارای منافعی می‌بینند. ایران و پاکستان به عنوان همسایه‌های نزدیک به افغانستان، از حضور ایالات متحده‌ی آمریکا و ناتو بعد از سال ۲۰۱۴ در افغانستان نگران‌اند. در مقابل روسیه، چین و هند، که امنیت و منافع اقتصادی اساس برنامه‌های استراتژیک‌شان در قبال افغانستان را تشکیل می‌دهد،‌‌ به شکل فزاینده‌ای نسبت به خروج نیروهای غربی از این کشور ابراز نگرانی می‌کنند.

 

 

 

ایران ‌بارها ‌اعلام ‌کرده ‌است ‌که ‌نظامیان بیگانه ‌نباید ‌در ‌منطقه‌ی ‌خاورمیانه ‌حضور ‌داشته ‌باشند. تهران حین سفرهای کرزای برای امضای موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی نیز به‌گونه‌ی عملی ابراز نارضایتی کرده و خواهان پایان دادن به حضور نیروهای خارجی در افغانستان شده است.

 

 

 

کشور مهم دیگر همسایه‌ی افغانستان، پاکستان، است. اسلام‌آباد با وجود اینکه متحد واشنگتن به حساب میآید، از حملات پهپادهای آمریکایی، که به گفته‌ی مقامات پاکستان حق حاکمیت کشور را نقض کرده و غیرنظامیان را به جای طالبان میکشند، ناراضی است. پاکستان از زمان جنگ سابق افغانستان در این کشور نقش مهمی ایفا میکند و درعین‌حال افغانستان را به عنوان پشت جبهه‌ی خود در رویارویی مستقیم احتمالی با هند تلقی میکند. سازمان اطلاعات پاکستان (ISI) با طالبان روابط نزدیک دارد و واشنگتن در شرایط جاری مخالف این روابط نیست و میخواهد از آن برای تنظیم اوضاع افغانستان استفاده نماید، اما بدون شک تقویت حضور آمریکا در افغانستان، در بلندمدت، جواب‌گوی منافع اسلام‌‌آباد نخواهد بود.

 

 

 

به طور کلی، درحالی‌که تندروان پاکستانی، که به طالبان به عنوان یک ابزار استراتژیک و نیروی غالب در آینده‌ی سیاسی افغانستان می‌نگرند، طرفدار خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان هستند، میانه‌روها که نسبت به تهدید گسترش افراط‌گرایی و طالبانیزم در افغانستان هراس دارند، از یک برآمد معتدل‌تری در افغانستان حمایت می‌کنند و با حضور اندک خارجی در همسایگی‌شان مخالفتی ندارند.

 

 

 

 نگرانی‌های روسیه

 

 

 

با وجود تمام این مخالفت‌ها، به نظر می‌رسد، سرانجام، کابل پیمان امنیتی با واشنگتن را امضا خواهد کرد. موضوعی که از اهمیت بالایی برخوردار است اینکه روسیه به عنوان یکی از کشورهای مؤثر منطقه نشان داده است سیاست مشخصی در قبال این پیمان امنیتی ندارد و همواره در رابطه با افغانستان و آینده‌ی این کشور ابهام‌آلود برخورد کرده است. به عبارت دیگر، روس‌ها دقیقاً نشان نداده‌اند که در رابطه با امضای پیمان امنیتی کابل و واشنگتن چه موضعی دارند. اظهارنظرهای مختلف از سوی مقامات روسی درباره‌ی افغانستان پس از ۲۰۱۴ نشان از عدم سیاست مشخص مسکو در این رابطه است.

 

 

 

هرچند روس‌ها پیش‌تر عنوان کرده بودند که ماندن نیروهای خارجی در افغانستان باید با مجوز سازمان ملل باشد، اما بیم این را هم دارند که این نیروها، بیشتر از تأمین امنیت، باعث تشدید موج ارسال مواد مخدر به کشورشان شوند. روس‌ها بارها آمریکا و غرب را به کم‌کاری در زمینه‌ی مبارزه با تولید مواد مخدر در افغانستان متهم کرده‌اند؛ این در حالی است که مقامات ایالات متحده بر این باورند که هرگونه تلاش برای محروم کردن افغان‌ها از فروش محصولات خود، آن‌ها را به سوی تروریسم سوق خواهد داد. سیاست متعارض روسیه از اینجا مشخص می‌شود که آن‌ها از یک سو آمریکا را متهم می‌کنند که در راستای گسترش مواد مخدر در افغانستان و صدور آن به کشورهای خارجی کار خاصی انجام نداده است و این خروج را به نفع خود می‌دانند، اما از طرف دیگر ترس دارند که رفتن غربی‌ها از افغانستان باندهای قاچاق مواد مخدر را افزایش دهد.

 

 

 

علاوه بر موضوع مواد مخدر، بحث امنیت در افغانستان نیز برای روس‌ها بسیار بااهمیت است، چرا که کشورهای آسیای مرکزی که با روسیه مرز مشترک دارند، در جوار افغانستان قرار گرفته‌اند و هرگونه بی‌ثباتی می‌تواند منافع روسیه را تحت تأثیر قرار دهد. همین موضوع باعث شده است تا بعضاً برخی مقامات روس خروج نیروهای غربی از افغانستان را برای آینده‌ی منطقه خطرناک بدانند.

 

 

 

بدون تردید، حساسیت روسیه درباره‌ی افغانستان و آینده‌ی این کشور از دیگر کشورهای منطقه بیشتر خواهد بود، چه اینکه روس‌ها از یک طرف دارای رقابت‌های استراتژیک با آمریکا هستند و از سوی دیگر خود دو دهه‌ی پیش در افغانستان دچار شکست شده‌اند. شکست نیروهای ارتش سرخ در افغانستان سرانجام به روی کار آمدن طالبان انجامید و روس‌ها با وجود رقابت با آمریکا، خواهان تکرار تاریخ در این رابطه نیستند.

 

 

 

روسیه به عنوان حامی سیزده قطع‌نامه‌ی شورای امنیت سازمان ملل، که به ناتو اجازه داد ‌علیه تروریسم مبارزه نماید و در زمینه‌ی تأمین ثبات در افغانستان نقش ایفا کند، احساس می‌کند آمریکا مکلف است در سلسله‌ تلاش‌های مشترک جهانی به منظور مبارزه علیه تهدید‌های فرا‌ملی نقش رهبری ایفا کند و تجربه‌ی اتحاد جماهیر شوروی سابق مبنی بر ترک افغانستان را تکرار نکند. تجربه‌ا‌ی که در نتیجه‌ی آن حکومت افغانستان در زمینه‌ی تأمین صلح و ثبات در این کشور ناکام ماند و این کشور در دهه‌ی ۱۹۹۰ به پناهگاه تروریسم جهانی و مافیای مواد مخدر تبدیل شد.[۲]

 

 

 

هرچند روس‌ها پیش‌تر عنوان کرده بودند که ماندن نیروهای خارجی در افغانستان باید با مجوز سازمان ملل باشد، اما بیم این را هم دارند که این نیروها، بیشتر از تأمین امنیت، باعث تشدید موج ارسال مواد مخدر به کشورشان شوند. روس‌ها بارها آمریکا و غرب را به کم‌کاری در زمینه‌ی مبارزه با تولید مواد مخدر در افغانستان متهم کرده‌اند.

 

 

 

هرچند روسیه، به عنوان هژمون منطقه‌ای، مایل نیست نیروهای آمریکایی را در افغانستان و نزدیکی کشورهای متحد خویش ببیند، اما بی‌ثباتی در حوزه‌ی استراتژیک خود را نیز نمی‌خواهد. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه‌ی روسیه، طی اظهارنظری عنوان داشته بود که روسیه نگران اوضاع افغانستان پس از خروج نیروهای بین‌المللی است، چرا که احتمال می‌دهد اوضاع منطقه‌ای رو به وخامت رود. وی در این رابطه می‌گوید: «نزد ما این تصور بروز کرده که آمریکایی‌ها و متحدان آنها از ذوق بازگرداندن هرچه زودتر بخش اعظم نیروهای خود به طور غیرموجه روند انتقال مسئولیت به افغانیها را تسریع کرده و به اوضاع مناطقی که این انتقال در آنها در جریان است، توجه نکنند.» لاوروف گفته است که روسیه رشد قابلیت رزمی ارتش و پلیس افغانستان را که باید پس از سال ۲۰۱۴ از حکومت کنونی دفاع کنند، مشاهده نمی‌کند.[۳]

 

 

 

به طور خلاصه، موضع روسیه درباره‌ی توافق‌نامه‌ی امنیتی افغانستان با آمریکا این است که افغانستان کشوری مستقل است و حق دارد با هر کشوری، با توجه به منافع ملی‌اش، پیمان امضا کند؛ اما چنین پیمانی نباید منافع کشورهای دیگر از جمله کشورهای آسیای میانه و روسیه را تهدید کند. روس‌ها به‌ویژه وجود پایگاه‌های نظامی دائمی آمریکا در افغانستان را قابل قبول نمی‌دانند. مسکو در راستای استراتژی امنیت ملی خود هرگونه حضور نیروهای نظامی یا پایگاه‌های خارجی در حوزه‌ی خارج نزدیک، یعنی همسایگان روسیه و نیز کشورهایی مانند افغانستان را به عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی خود تلقی می‌کند.

 

 

 

سازمان پیمان امنیت جمعی بازوی اجرایی روسیه

 

 

 

برنامه‌ی کار روسیه و سازمان امنیت جمعی طی سال ۲۰۱۴ در زمینههای مهمی چون مبارزه‌ی مشترک با خطرات و تهدیداتی از قبیل تروریسم، قاچاق مواد مخدر و غیره را در بر دارد. بدون شک، اوضاع افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ نمیتواند باعث نگرانی روس‌ها نباشد. روسیه در مقایسه با کشورهای عضو ناتو به افغانستان خیلی نزدیک‌تر است. به همین دلیل حفظ گفت‌وگوی منظم برای مطلع شدن از مقاصد در دست بررسی در مورد راه انداختن مأموریت جدید ناتو و مأموریت جداگانه‌ی آمریکا در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ و درک مأموریتها، اهداف و محدوده‌ی حضورهای آینده (که باید اساس حقوق بین‌المللی محکمی به شکل قطعنامه‌ی شورای امنیت سازمان ملل داشته باشد) برای این کشور اهمیت فراوانی دارد.

 

 

 

بدیهی است که روسیه و متحدانش برای بدترین تحولات در افغانستان آماده می‌شوند. روسیه در چارچوب تلاش‌های خود برای تأمین امنیت آسیای مرکزی درصدد است به تجدید تسلیحات ارتش تاجیکستان ۲۰۰ میلیون دلار اختصاص دهد که طرفین هم‌اکنون مشغول هماهنگی تسلیحات مورد نیاز طرف تاجیکی هستند. فعلاً کار تاجیکستان در زمینه‌ی حفاظت از مرز با افغانستان موفقیت‌آمیز نیست که رشد سیلاب مواد مخدر افغانی بر این واقعیت گواهی دارد. به گفته‌ی ایگور لیاکین فرولوف، سفیر فدراسیون روسیه در تاجیکستان، مسکو حتی احتمال استقرار مرزبانان خود در مرز تاجیکستان با افغانستان را بررسی می‌کند.
 

 

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، اعلام کرده است اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی در مورد کمک به تاجیکستان در تقویت مرز با افغانستان به توافق رسیدهاند. اعضای سازمان قصد دارند برنامه‌ی ویژه‌ی بین دولتی را برای این منظور راه‌اندازی کنند. رئیس‌جمهور روسیه حتی این را هم گفته که «ما تمام سناریوهای احتمالی امور را بررسی و اقدامات پیشگیرانهای اتخاذ میکنیم، به تاجیکستان در تقویت مرز دولتی با افغانستان کمک مضاعف واگذار میکنیم. در مورد طراحی برنامه‌ی ویژه بین دولتی برای کمک به سروسامان دادن به این بخش از مرز به توافق رسیدیم.»[۴]

 

 

 

‌روسیه با ارسال این کمک‌های گسترده‌ی نظامی برای شرکای خود در آسیای مرکزی، قبل از همه، مایل است از استقرار محکم ایالات متحده در منطقه جلوگیری به عمل آورد. به گفته‌ی کارشناسان، روسیه سعی می‌کند از این طریق ابتکار عمل منطقه‌‌ای را از آمریکا بگیرد و نیز در‌صدد است کشورهای منطقه را برای اوضاع افغانستان بعد از سال ۲۰۱۴ آماده کند.

 

 

 

روسیه حتی اقلام سلاح‌هایی را که مایل است به عنوان کمک نظامی فنی به تاجیکستان و قرقیزستان ارسال کند، مشخص کرده است. به گفته‌ی‌ والری گراسیموف، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه، بخش اساسی کمک‌‌ها به قرقیزستان ارسال خواهد شد و ارتش این کشور بالگردها، سامانه‌های راکت‌انداز، زره‌‌‌پوشها و سلاح‌‌های گرم را دریافت خواهد کرد. به گفته‌‌ی کارشناسان، روسیه با ارسال این کمک‌‌های گسترده‌‌ی نظامی برای شرکای خود در آسیای مرکزی، قبل از همه، مایل است از استقرار محکم ایالات متحده در منطقه جلوگیری به عمل آورد. به گفته‌ی کارشناسان، روسیه سعی می‌‌کند، از این طریق، ابتکار عمل منطقه‌‌‌ای را از آمریکا بگیرد و نیز در‌صدد است کشورهای منطقه را برای اوضاع افغانستان بعد از سال ۲۰۱۴ آماده کند. [۵]
 
با این حال، یکی از مشکلات منطقه این است که نیروهای سازمان فقط می‌توانند در قرقیزستان و تاجیکستان فعالیت کنند، درحالی‌‌‌که ممکن است شبه نظامیان از طریق ازبکستان (که پیش‌‌تر از سازمان خارج شد) و ترکمنستان (که خود را از همگرایی نظامی با کشورهای شوروی سابق کنار کشید) وارد منطقه شوند و این در حالی است ‌که خطر اساسی از طرف گروه‌های قومی تاجیک و ازبک سرچشمه می‌گیرد. البته کارشناسان مسائل منطقه معتقدند که مواد مخدر و گروه‌های شبه نظامیان می‌توانند فقط از راه تاجیکستان و قرقیزستان وارد آسیای مرکزی شوند و لذا سازمان باید در فعالیت در همین دو کشور تمرکز نماید.
 

 

نتیجه‌گیری

 

 

 

آینده‌ی ‌افغانستان ‌بعد ‌از ‌عقب‌‌نشینی ‌نیروهای ‌ناتو ‌و ‌آمریکا ‌از ‌این ‌کشور ‌در ‌مرکز ‌توجه ‌بسیاری ‌از ‌

 

رسانههای ‌گروهی ‌روسیه ‌قراردارد ‌که ‌در ‌این ‌رابطه ‌انتخابات ‌قریب‌الوقوع ‌رئیس‌‌جمهور ‌افغانستان ‌نیز

 

‌اهمیت می‌یابد. از نظر برخی کارشناسان، پس از خروج نیروهای غربی از افغانستان، روسیه می‌تواند به گسترش پایگاه‌های نظامی خود در آسیای مرکزی بپردازد. روس‌ها همچنین می‌توانند مقادیر زیادی از تسلیحات خود را به کشورهای آسیای مرکزی بفروشند. مسکو وعده داده است که بیش از یک میلیارد دلار سلاح به ارتش قرقیزستان و تاجیکستان اختصاص خواهد داد. علاوه بر این، روس‌ها تصمیم گرفته‌اند تا مقادیر زیادی از تجهیزات دست دوم خود را به این دو جمهوری آسیای مرکزی اختصاص دهند. البته روس‌ها هوشیارانه این امر را مشروط به متوقف شدن کمک‌های نظامی آمریکا به بیشکک و دوشنبه نموده‌اند.

 

 

 

هرچند روس‌ها از دیدگاه استراتژیک مخالف حضور درازمدت آمریکایی‌ها در افغانستان هستند، در بُعد تاکتیکی در زمینه‌ی استقرار یک دولت باثبات در کابل با آمریکایی‌ها هیچ اختلافی ندارند و حتی آن را به سود خود می‌دانند. در نتیجه، مقامات مسکو در حال حاضر مخالفت چندانی با امضای پیمان امنیتی بین کابل و افغانستان نخواهند داشت.

 

 

 

با این حال، کرملین از گسترش بنیادگرایی اسلامی بیم دارد و سعی می‌کند به هر نحو که شده از رخنه‌ی آن به روسیه جلوگیری کند. مشکل اصلی رهبری روسیه گسترش اسلام رادیکال در مناطق سکونت مسلمانان و به طور اخص قفقاز میباشد؛ زیرا خطر تروریستی و خطر واقعی برای ثبات سیاسی روسیه از آنجا برمیخیزد. از نگاه مقامات روسی، شاید بهتر باشد که طیف هر چه وسیع‌‌تر کشورها در برقراری ثبات در افغانستان سهمی داشته باشند که در این میان ایران، هند، پاکستان، چین، کشورهای آسیای مرکزی و سازمانهایی چون سازمان همکاری شانگهای و پیمان امنیت جمعی ذکر شدند. به عبارت دیگر، مسئله‌ی افغانستان باید در سطح منطقه‌ای بدون مداخله‌ی خارجی حل شود. در این صورت، رقابت ژئوپلتیکی بین قدرت‌های بزرگ در این قسمت جهان بالاخره از بین خواهد رفت.
 
با این حال، در شرایط نزدیک شدن خروج نیروهای آمریکا و ناتو از افغانستان، احتمال صدور بی‌ثباتی از این کشور به آسیای مرکزی افزایش می‌یابد. این امر باعث می‌شود تا روسیه سیاست خود را نسبت به متحدان خود در سازمان پیمان امنیت جمعی در آسیای مرکزی شدت‌ بخشد.
  

 

به طور کلی، هرچند روس‌ها از دیدگاه استراتژیک مخالف حضور درازمدت آمریکایی‌ها در افغانستان هستند، در بُعد تاکتیکی در زمینه‌ی استقرار یک دولت باثبات در کابل با آمریکایی‌ها هیچ اختلافی ندارند و حتی آن را به سود خود می‌دانند. در نتیجه، مقامات مسکو در حال حاضر مخالفت چندانی با امضای پیمان امنیتی بین کابل و افغانستان نخواهند داشت. درعین‌حال، باید یادآور شد که حضور بلندمدت آمریکا و غرب در افغانستان به هیچ وجه با منافع روسیه سازگاری ندارد و واکنش این کشور را بر می‌انگیزد.(*)

 

 

پی نوشت‌ها:
 
 
[۱]http://www.reuters.com/article/2012/12/18/us-afghanistan-guns-idUSBRE8BH00Y20121218
[2]http://www.etilaatroz.com/
[3]http://www.rbc.ru/rbcnews/2013/06/18/20130618153256.shtml

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا