سفیران فرهنگی ایران در آن سوی مرزها!

مزونهایی که دست به دامن فرش قرمز «کن» شدند! / تکمیل تجارت مد و لباس با حضور بازیگران ایرانی

بصیر،

شاید یکی از حاشیه های مهم جشنواره کن برای ایرانی ها حضور بازیگران و کارگردانان ایرانی در این جشنواره بود؛ حضوری که به اشکال مختلف اخبار آن در رسانه ها منتشر  می شد. اما بیشتر این اخبار چه بود؟! از نوع پوشش و لباس های زنان بازیگر در این جشنواره گرفته  تا  موضوعات  حاشیه ای که البته  چندان با عرف جامعه ایرانی همگام نیست به غیر از نظر کارگردان ایرانی که با فیلمش در این جشنواره  حضور دارد و درباره حضور پررنگ زنان ایرانی هم پای هالیوودی درعرصه های فنی سینما درایران  به رسانه های خارجی  پاسخ گفته بود  مابقی حواشی و حضور ایرانی ها دراین جشنواره چندان به آنچه که می بایست از یک سفیر فرهنگی ایرانی در جشنواره ای بین المللی انتظار داشت هم گام نبود.
متاسفانه عدم فعالیت فرهنگی و مدیریت علمی در عرصه هنری کشور باعث شده تا هنرمندان  کشورمان  وقتی به چنین عرصه های بین المللی پا می گذارند  نه تنها حرف چندانی برای گفتن و معرفی ایران و تاسلام نداشته باشند، بلکه  گاه همین  که اظهاراتی خلاف منافع ملی و یا موازین اسلامی خواسته و ناخواسته از خود بروز دهند یک دغدغه بوده است و حتی  بعضا تحت تاثیر فضا و تعریف چند  رسانه از نوع پوشش زیبایی که دارند جو زده هم بشوند و یادشان برود از کجا آمده اند وبه چه نیت در جشنواره حضور دارند و نماینده فرهنگی و هنری ایران هستند!  این درحالی است  که پیش از این  هم نوع پوشش برخی بازیگران مرد در یک  جشنواره  فیلم خارجی دیگر نیز حواشی قابل تأملی را دراین عرصه  آفرید  که وزارت فرهنگ، ارشاد، حوزه هنری، بنیاد سینمایی فارابی  و…. می بایست در رابطه با فرهنگ سازی و فعالیت های فرهنگی شان در این عرصه پاسخ های جدی و درست بدهند که چرا  خروجی  فرهنگی و هنری ما  باید  این گونه  حضور داشته باشند؟!
 همیشه نوع پوشش بازیگران  خصوصا  زنان در جشنواره  کن نیز بی حرف و حدیث نیست و نوع  پوشش آن ها و خصوصاً حجاب سر(که بود و نبودش فرقی ندارد) بیانگر آن است که در عمل فعالیت فرهنگی خاصی در عرصه هنری صورت نگرفته است. منظور از فعالیت فرهنگی، آموزش و نهادینه شدن  مباحث دینی و اسلامی در افرادی است که به عنوان نماینده  و سفیر فرهنگی ما روانه  خارج از کشور می شوند و در جلوی رسانه های مختلف، حاضر می شوند  باید به صورتی باشد تا بدون نیاز به نظارت  خودشان را نماینده ایران و اسلام در هرجایی که هستند بدانند. نه اینکه مراقب باشند از خط قرمزها  پا را فراتر نگذاشته و زمینه ممنوعیت تصویری خود را فراهم  کنند که اگر مفاهیم اسلامی در افراد  نهادینه شود  بدون نیاز به هیچ  سازو کار بیرونی افراد خود  به مدافعین عقیدتی اندیشه های ملت شان تبدیل می شوند.
در کنار تصاویر جشنواره  کن  که  تا حدودی بازی با خط قرمزها بود  کلیپ کوتاهی هم از محمد رضا گلراز در فضای مجازی منتشر شد  و نظر این بازیگر معروف را  درباره  موضوعی که در فضای شبه روشنفکری  به یک معضل تبدیل شده را اعلام نمود. این روزها مخالفت با مدافعان حرم  و دفاع از حامیان داعش آن چنان به یک روند  شبه روشنفکری تبدیل شده که حتی یکی از مشهورترین بازیگران  دفاع مقدسی  که  چندی پیش برای برنامه ای  به شهرستانی دعوت شده بود  در پاسخ به  سوالی درباره  مدافعان حرم به شکلی کنایه آمیز حرف از صلح و دفاع از سرداران  صلح را به میان کشید و گفت  به جای سرداران جنگ، من به سرداران صلح  سلام می دهم و…. فردی که با وجود تبلیغات زیاد و حضور در فیلم های ارزشی و دفاع مقدسی به خاطر سوء مدیریت شدیدی که در عرصه فرهنگ و هنر وجود دارد باطنی متفاوت از ظاهر خود داشته و از ابراز تفکرات این چنینی در اینستاگرامش هم ابایی ندارد  اما در مقابل محمدرضا گلراز که به قول خود ممنوع الکارترین فرد بازیگر در کشور است و شانزده سال است نمی تواند در تلویزیون حضور داشته باشد  در کلیپی که از او منتشر شده به صراحت از مدافعان حرم دفاع  و به مظلومیت  شهدای سوریه اذعان می دارد.
در فضای مجازی اما فیلم دیگری با نام افشاگری بازیگر لبنانی فیلم «کتاب قانون» در رابطه با پشت پرده سینمای ایران منتشر شد که آنهم قابل تامل بود در این فیلم بازیگر لبنانی می گوید من فکر می کردم ایران کشوری اسلامی با قوانین  سخت گیرانه  و مردمی معتقد است برای همین بسیار پوشیده در ایران تردد کردم تا این که کارگردان فیلم من را به یک مهمانی در خانه اش دعوت  کرد… در آنجا تنها فردی که حجاب داشت  من بودم …
متاسفانه  یکی از آفات سینما و تلویزیون ایران  و مدیران غیر فرهنگی آن این است که تکنیک بر اعتقادات  ارجحیت دارد  و بر آن می بالند  در حین کار نیز تلاشی از سوی مسئولان برای انتقال فرهنگ  و ارزشها البته به شکل فرهنگی صورت نمی گیرد. در واقع  اکثر محصولات فرهنگی در ایران  به دست افراد غیر فرهنگی  و به صورت پروژه و پیمان  کاری صورت می گیرد مشکل که حتی شبکه افق هم به صورت جدی به آن مبتلا شده است و همین باعث می شود  تا فعالیت های فرهنگی بی اثر و سوژه های ناب ازبین برود.
انچه مسلم است انتقال فرهنگ و عقاید فرهنگی خود هنری است که با عرض تاسف باید  گفت اغلب مسئولان فرهنگی فاقد آن هستند  اگرهنرمندان ما در خارج از کشور نمی توانند جو زده نشوند و سفیران خوبی برای ارزشها و فرهنگ ما باشند دلیلش را باید در داخل کشور جستجو کرد چه آن که همین  موضوع در فضای هنری داخل هم متبلور است و ریشه همه این اتفاقات در نبود  مدیریت  اصولی فرهنگی است .
البته در بحث پوشش بازیگران زن ایرانی در خارج از کشور یک چیز را نباید فراموش کنیم و آن پدیده  جدیدالورود مزون های لباس است  پدیده ای که در نبود مدیریت فرهنگی در عرصه هنری کشور با توسل به رفاقت ها  و یا  پرداخت هزینه های سنگین  مدیریت این فضا را به دست گرفته اند. این که مثلا  ترانه علیدوستی در هر مجلس با یک لباس خاص در کن ظاهر می شود و جلوی رسانه ها وفلش دوربین ها خود را نشان می دهد ( به قول دوستی  ترانه علیدوستی با یک چمدان لباس کن رفته است)  تنها  و تنها برای نشان دادن لباسی است  که  مزون  مربوطه برای تبلیغ و نمایش به او داده و باید معرفی اش کند.
نظرات عده ای از کاربران فضای مجازی درباره نوع پوشش بازیگران در جشنواره کن
اگر روزی مدیریت فرهنگی  در عرصه هنر و فرهنگ حضوری واقعی پیدا کند  فعالیت این مزون ها  هم در یک چارچوب منطقی قرار می گیرد  اما اکنون آنچه شاهد هستیم بی بندو باری است که بدون شک مقصر اولش خود ما هستیم ما که  گاه از این ور پشت بام می افتیم و گاه از آن طرف، گاه می اندیشیم با کارهای سطحی و اعمال فشار  می توان فرهنگ را  به تنهایی مدیریت کرد  و گاه  به اسم فعالیت فرهنگی این عرصه را به حال خود وامی گذاریم عرصه ای که هرچه دارد از پول بیت المال است و بدون  سرمایه گذاری سازمانها و نهادهای دولتی حرفی برای گفتن ندارد.
فرهنگ نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا