یادداشت/

اقتدار پلیسی روحانی بر مبنای سکولاریسم!!

بصیر، «سکولاریسم در جامعه‌شناسی به طورکلی یعنی کاسته‌شدن نقش نهادهای مذهبی در اداره امور جامعه و واگذاری اداره نهادهای اجتماعی به دولت و سازمان‌های غیردینی و عرفی.»

این ساده‌ترین تعریفی است که از سکولاریسم می‌توان برای آقای دکتر!! به کار گرفت، در جامعه‌ای که منبع و خط مشی آن اسلام ناب محمدی است و بارها از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری بر تداوم این راه با توجه به افزایش موج اسلام‌خواهی در جهان تاکید داشته است.

رئیس دولت تدبیر! در جمع فرمانده‌هان انتظامی کشور بیاناتی را مطرح کرد که به شیوه‌های متفاوت قابل تفسیر است و بازتاب‌های زیادی را می‌توان از آن برداشت کرد.

در اینجا لازم دانستیم تا به آقای دکتر! چندی در خصوص سکولاریسم و نحوه چگونگی ابتلا به آن توضیح دهیم:

این اصطلاح برای نخستین بار در مذاکراتی که منجر به صلح وستفالی در ۱۶۴۸ شد توسط یک فرانسوی به استفاده و از آن پس اداره امور از کلیسا به دولت واگذار شد.

یکی از اندیشمندان غرب‌گرا در خصوص سکولار شدن یک جامعه چنین می‌گوید:«دین، پیشتر همه‌ چیز جامعه را در بر می‌گرفت. هر امر اجتماعی دینی بود و این دو اصطلاح به صورت مترادف به کار گرفته می‌شدند اما کم‌ کم مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی قلمرو خود را از دین جدا کردند….»

در سخنرانی دکتر روحانی آمده است:« پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمی‌تواند بگوید که چون این را خداوند گفته و یا روایتی است که پیغمبر فرموده است، خود را مسئول اجرای اسلام بداند. بی‌خود، خود را به مخمصه نیاندازیم و مردم را گرفتار نکنیم، وظیفه پلیس اجرای قانون است؛ به هر حال برخی از احکام شرع در قانون آمده و برخی هم مجلس مطابق با شرع تصویب می‌کند.»

در واقع روحانی با این سخنان خود علاوه بر تاکید بر سکولار کردن جامعه، مجلس جمهوری اسلامی را نیز زیر سوال می‌برد، اگر پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، چه کسی باید آن را اجرا کند، در واقع روحانی با این ادبیات به دنبال القای این مطلب است که پلیس به عنوان یک ارگان غیردینی نباید در امور دینی دخالت کند و آیا این غیر از ترغیب به سکولار کردن جامعه است؟

در ادامه این سخنان روحانی بر عملکرد پلیس بر اساس قانون یاد می‌کند، مگر آقای دکتر نمی‌داند که قانون پلیس از دل مجلس استخراج می‌شود و قوانین مجلس نیز بر اساس شرع و اسلام است؟

البته آن چه که از سخنان روشنفکرمآبانه روحانی! بر‌می‌آید آن است که مردم مخالف دین نیستند و خواهان قانون‌گرایی نیروهای امنیتی جامعه هستند، اما آقای روحانی باید بداند انقلابیون فرانسه بر خلاف انقلابیون روسیه خواستار حذف و سرکوب دین نبودند اما خواهان عملکرد دین فقط در حوزه دینی خود شدند که این امر با دکترین جمهوری اسلامی ایران و یکی از علت‌های اصلی انقلاب‌مان در تضاد است.

این یادداشت را با سخنان گرانبار امام راحل(ره)، به پایان می‌رسانم، باشد که پند گیریم«دست استعمار در ممالک اسلامی یکی از فعالیت‌هایی که می‌کند این است که اسلام را به یک حقیقت عقب‌افتاده کهنه شده معرفی کند. سران قوم می‌گویند کهنه‌پرستی است؛ ارتجاع است، اسلام را اینطور معرفی می‌کنند(۱۸/۶/۴۳)»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا