آسیب شناسی آثار و تبعات اقتصاد لیبرالی در نظام اسلامی

نابودی اخلاق در مکتب های اقتصادی غیر بومی

به گزارش بصیر به نقل از بلاغ، تأکیدات اخیر مقام معظم رهبری در باب تحقق اقتصاد مقاومتی اذهان عموم افراد را به این نکته معطوف می سازد که مگر اقتصاد غربی چه تبعاتی را برای کشورهای هدف ایجاد نموده است ؟از این رو واکاوی آسیب شناسانه به تبعات و پیامدهای اقتصاد لیبرالی می تواند ضرورت  تحقق اقتصاد مقاومتی را بیش از گذشته برای نخبگان جامعۀ اسلامی مطرح سازد.

مکتب اقتصادی لیبرالی که به اقتصاد آدام اسمیت نیز مشهور می باشد در کشور ما دردوران دولت سازندگی به عنوان اقتصاد غالب در کشور اجرائی گردید که تاکنون به عنوان اقتصاد غالب در جهان شناخته می شود، در مکتب اقتصادی آدام اسمیت سود محوری به عنوان اصل انکار ناپذیر مطرح بود ، در نظام بازار آزاد فعالیت اقتصادی مبتنی بر سود تعریف می گردد که افزایش سرمایه را به همراه دارد که باید به هر قیمتی به این هدف دست یافت و لو به قیمت تخریب محیط زیست و …

در این مکتب اقتصادی منافع نسل های آینده هیچ اهمیت و اعتباری نخواهد داشت لذا “آن کسانی که در اثر فعالیت تولید سرمایه ما دچار خسارت می شوند و زندگی شان تهدید می شود نسل های آینده ما هستند. آنها در این نظام بازار آزاد هیچ حق رأیی ندارند! ارزش منافع نسل های آینده ما که با مشکلات محیط زیستی وحشتناکی روبرو می شوند، صفر است.

هر کس که به منافع نسل های آینده توجه کند به لحاظ اقتصادی و سیاسی غیر عقلانی عمل کرده است! چون شما قرار است که سود خودتان را به حداکثر برسانید. هیچ چیز دیگری نباید برای شما مطرح باشد. پس تخریب محیط زیست و نظامی کردن فضا همه و همه سیاستگذاری های معقول به حساب می آیند اما در چارچوب این دیوانگی نهادینه شده”[۱]
با توضیحات اجمالی در باب چیستی مکتب اقتصادی لیبرالی لذا ضروری است اجمالا به برخی از آسیب های مهم آن اشاره نمود:

اقتصاد نخبه محور

در مبانی اقتصاد لیبرالی منافع نخبگان و ثروتمندان جامعه به عنوان مقصد نهائی مصرف گرائی محسوب می گردد لذا مردم در این مکتب اقتصادی دارای جایگاه قابل توجهی نیستندلذا مقولۀ عدالت به عنوان حلقۀ مفقوده مکتب اقتصاد لیبرالی مطرح می باشد.
 
تقدس مصرف گرائی

اقتصاد باز که باید از آدام اسمیت به عنوان طراح بازار آزاد نام برد و سودمحوری به عنوان اصل جدائی ناپذیر این ایده مطرح می باشد با ترویج مصرف گرائی مفرط که نهایت امر به نفع ثروتمندان و کارتل های اقتصادی تمام خواهد شد ،زیرا با ترویج ایدۀ تعدیل اقتصادی و ترویج افزایش تقاضا برای مقولۀ مصرف گرائی، این امر خودبه عنوان عاملی مهم برای ایجاد فاصله طبقاتی محسوب می شود و در عین حال باعث کاهش سرمایۀ قشر متوسط و افزایش سرمایۀ ثروتمندان جامعه می گردد.جهاني‏ شدن نیز به همين معنا است و زمينه ‏ساز فرهنگ جهاني يعني همان فرهنگ مصرفي جهاني است كه به فرهنگ مك دونالدي مشهور است.

نابودی اخلاق در مکتب های اقتصادی غیر بومی

باید در نظر گرفت که تئوری های اقتصادی غرب که مهمترین هدف آن  افزایش تقاضا و در کنار آن افزایش مصرف گرائی  می باشد ،که این امر باعث خواهد شد اخلاق از میان برود، پس جامعه بدون اخلاق از همين جا شروع مي‏شود كه براساس ليبراليسم شكل مي‏گيرد، و در اين جامعه خانواده نابود خواهد شد چرا كه خانواده براساس اخلاق و سنت شكل مي‏گيرد و در چنين جامعه ‏اي نه از سنت خبري است نه از اخلاق.لذا در یک جمله باید گفت مشکل اصلی جامعۀ اسلامی با مکاتب اقتصادی غیر بومی ، عدم انطباق این نوع مکاتب با فطرت انسانها می باشد زیرا این مکاتب به نوعی ترویج دهندۀ ظلم علیه طبقۀ فرودست جامعه می باشدو طبقه ثروتمند از حمایت های بی حد و حصری برخوردار می گردد.

نابودی فرهنگ در الگوی سرمایه داری

در مکتب اقتصاد لیبرالی که «لیبرالیسم اقتصادی یا آزادی اقتصادی یا فردگرایی »نیز نامیده می شود،به نوعی با ارزش ها و آزادی های سیاسی و فرهنگی و..در تضاد می باشد زیرا چنانچه ثروتمندان جامعه دچار بحران گردند مکتب اقتصادی لیبرالی به خاطر قدرت های خاص رسانه ای و اتخاذ آزادی بی نهایت برای کارتل های اقتصادی همۀ ارزش های فرهنگی را قربانی حمایت از قدرت های اقتصادی می سازند .

مکاتب اقتصادی در تقابل کامل با سنت می باشد لذا نهاد خانواده همیشه در معرض تهدید می باشد،مگر خانواده سرمایه داران که سعی در تکثیر این نوع خانواده در مکتب لیبرالی به چشم می آید،اما با ظلم بسیاری از مکاتب اقتصادی بر خانوادۀ سطح پائین خانواده پایین از هم پاشیده   می شود و مکانیسم پاشیدگی خانواده در سرمایه داری، گران شدن ازدواج و خانواده و ارزان شدن فحشا و روابط نامشروع می باشد.

اضافه بر آنکه ارزش های اخلاقی حافظ خانواده نیز توسط فردگرایی حاکم بر سرمایه داری نیز ضعیف شده و رسانه ها با برنامه های جنسی خود تشویق به روابط جنسی قبل از ازدواج و روابط جنسی فرا ازدواجی بعد از ازدواج می کنند و بدین ترتیب روابط خانوادگی از هم پاشیده می شود و گاهی مشکل های مجازی خانواده مثل خانواده همجنس بازها را بوجود می آورند که خانواده بیشتر مورد استهزا و ارزش شکنی واقع می شود.

از سوی دیگر در مکتب اقتصادی لیبرالی با ترویج کنترل جمعیت،در پی کوچک سازی خانواده ها برآمدند که این امر در کنار کوچک شدن ابعاد خانه در آپارتمانها منجر به فروپاشی خانواده ها گردید که باعث ایجاد نسبت دو طرفه بین فساد و فروپاشی خانواده ها گردید،از سوی دیگر کشورهای سرمایه داری و حامی کنترل جمعیت ،برای جبران رشد منفی جامعۀ خود،شروع به ورود جمعیت جوان کشورهای فرودست نمودند که این امر خود باعث تنوع چند ملیتی و نیز قومیت مبتنی بر سرمایه داری گردید که به نوعی سنت شکنی های متعدد را به همراه خواهد داشت و در عین حال به قیمت از بین رفتن فرهنگ های بومی جوامع مختلف ،منجر به جهانی سازی سرمایه داری خواهد گردید.

لذا تأکیدات اخیر مقام معظم رهبری بر اقتصاد مقاومتی ناظر به تبعات و آثار مخرب اقتصاد لیبرالی در نظام اسلامی می باشد که در حال حاضر به شدت جامعۀ اسلامی را مورد تهدید قرار داده است از این رو امید است دولتمردان اقتصادی با بهره گیری از نظرات کارشناسی نخبگان دینی و علمی کشور  در موضوع اقتصاد اسلامی در راستای تحقق اقتصاد بومی و اسلامی حرکت نمایند که حرکت دولت و همۀ آحاد نظام اسلامی برای انجام این مهم بستر ساز  حماسۀ اقتصادی خواهد گردید.
—-
[۱] ( (نوآم چامسکی فیلسوف و نظریه پرداز آمریکائی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا