مسابقه دانشگاه‌ها در ترویج هرزگی/اجرای نمایشی مبتذل در دانشگاه فرهنگ و هنر ساری+متن

بصیر،  به نقل از نگاه آزاد «مرجع دانشگاهی شمال کشور»، کشیده شدن اباحی‌گری فرهنگی به دانشگاه و درگیر کردن دانشجویان با مسائل غیراخلاقی، حذف حراست از موضوع نظارت بر حجاب دانشجویان و بدتر شدن وضعیت حجاب در دانشگاه‌ها، فعال شدن دوباره انجمن‌های اسلامی منحله و تندرو در دانشگاه‌ها، انتشار نشریات ضد دین و نظام از جمله اقدامات وزارت علوم در دولت یازدهم بوده است.

در مازندران نیز با توجه به وجود دانشگاه‌های بسیار و همچنین وضعیت محیطی و گردشگری آن این روند رو به افزایش بوده و رؤسای دانشگاه‌ها نیز برای ماندن بیشتر در پست ریاست در ترویج اباحی‌گری گوی سبقت را نیز از هم ربوده‌اند.

در همین هفته دانشگاه فرهنگ و هنر ساری میزبان تئاتر «خشکسالی و دروغ» به نویسندگی محمد یعقوبی بود.

تئاتری که پس از دو هفته نمایش توقیف شده بود و هیچ‌یک از دانشگاه‌ها برای اجرای آن مجوز نمی‌دادند، در اقدامی قابل تأمل، با اخذ مجوز در سالن آمفی‌تئاتر دانشگاه اکران شد.

البته در نگاه اول اینطور القا می‌شود که این تئاتر سعی دارد به مخاطب القا کند که این نمایش به‌اصطلاح در مذمت برخی رفتارها و توقعات نابجای زن و شوهرهای جوان از هم اجرا می‌شود، اما دیالوگ‌ها و مناسبات بین بازیگران آن‌طوری شکل‌گرفته که سراسر مروج هرزگی و بی‌بند‌و‌باری است.

قبح‌زدایی از روابط نامشروع، شراب‌خواری و عادی جلوه دادن مناسبات غیراخلاقی، مضمون اصلی این نمایشنامه را تشکیل می‌دهد.

همچنین استعمال برخی از الفاظ رکیک و سخیف که انسان انتظار شنیدن آن را حتی در برخی جمع‌های خصوصی عناصر لمپن را نیز بعید تصور می‌کند، بارها در این نمایشنامه، عفت و حیای مخاطب را جریحه‌دار می‌کند.

در این نمایشنامه، همچنین خشکسالی عارض شده به فکر و اندیشه کارگردان به سرزمین حاصل‌خیز فرهنگ بالنده ایران امروز نسبت داده می‌شود.

فرافکنی برخی از رذیلت‌های اخلاقی همچون دروغ و انتساب آن به مردم کشورمان، از دیگر موضوع‌های در خور تأمل در نمایشنامه مذکور است.

به هر حال، به نظر می‌رسد وضعیت موجود ترویج اباحی‌گری در دانشگاه‌ها ناشی از نبود نظارت‌های جدی و خواست وزارت علوم برای به حاشیه بردن نقش روشنگرانه دانشگاه در زمینه‌های مختلف، به‌ویژه مسائل اساسی کشور است و تا عزم جدی برای اصلاح این روند وجود نداشته باشد، تغییری در فضای کلی ایجاد نمی‌کند.

قسمتی از این نمایشنامه در زیر آمده است:

میترا: امید! تو مسائل پنهانی داری که به من نگفتی؟

امید: گفتم همه دارن.

میترا: من ندارم.، من هر چی بوده بهت گفتم.

امید: امکان نداره.

میترا: وای امید کاش من این فیلم رو ندیده بودم، از این به بعد همه‌ش فکرم مشغول اینه که تو چی‌ها رو ازم پنهان می‌کنی، مربوط به بعد از ازدواج‌مون نه؟

امید: نه.

میترا: مربوط به دوران بعد از بلوغت نه؟

امید: نه.

میترا: تو رو خدا بهم بگو چی نه.

امید: نمی‌تونم بگم.

میترا: وای خدایا! نمی‌تونه بگه، مربوط به بچگی‎ته؟ یکی بهت تجاوز کرده؟

امید: ـ نگاه عاقل اندر سفیه به میترا ـ آره.

میترا: امید؟! واقعاً وقتی بچه بودی یکی بهت تجاوز کرده؟

امید: نه.

میترا: خب پس چیه مسائل پنهانت؟ بگو دیگه.

امید: نمی‌شه گفت.

میترا: یعنی چی که نمی‌شه گفت؟ باید بهم بگی، با یه زنی بودی؟

امید: نه، اصلاً سـکسـی نیست.

میترا: خب خدا رو شکر، البته من از کجا بدونم راست می‌گی، اصلاً اگه سکسی نیست، پس برای چی نمی‌گی؟ باید بگی، یالا بگو.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا