اختصاصی/ ابوالقاسم فرجی

آسیب ها، آفت ها و آداب عزاداری/ قسمت دوم

بصیر/ ابوالقاسم فرجی

در قسمت اول به این جا رسیده بودیم که وظیفه ما در هیئت ها احیای فرهنگی دینی است، باید از فرهنگ امام حسین(ع) دفاع و حفاظت کنیم، می خواهند فرهنگ عاشورایی را از ما بگیرند، دشمنانمان از اسلام بدون عاشورا نمی ترسند، هیئت ای ما نباید از قرآن جدا شوند، قرآن و عترت سفارش پیغمبر است، این دو مکمل همدیگر هستند، هیئت ها وظیفه تفسیر قرآن را دارند که همان شناختن اهل بیت و مظلومیت آنان است، قران و عترت هر دو در کنار هم باید در هیئت وجود داشته باشند.

نقش هیئت های مذهبی صرفا حضور احساسی نیست، هیئت در سه حوزه شناختی، عاطفی و ارزشی فعالیت می کند.

اکنون شما را به ادامه این بحث دعوت می کنم:

مداح سالاری در هیئات ممنوع

باید برای هیئت آموزش عالی ترتیب دهیم و برنامه ریزی علمی، تخصصی و ارزشی در هیئت انجام دهیم چرا که همه قشرها، اعم از مرد و زن، مسئول و غیرمسئول در این تشکل حضور دارند، پس باید به طور نرم افزاری برنامه ریزی کنیم.

پس ایجاد هسته های علمی الزامی به نظر می رسد.

هیئت های مذهبی چون نگینی در شهر می درخشند، وظیفه همه است که بچه هایی که اهل هیئت نیستند را به هیئت بیاورند، مقوله آسیب شناسی یک مقوله بسیار گسترده است و وجود یک سیستم آسیب شناسی نیز در هیئت لازم است، اگر بخواهیم در این هیئت ها آسیب شناسی کنیم باید هر دو بعد تولی و تبری را در دو کفه ترازو قرار دهیم، قطعا اگر مدیریت در هیئت ها اصلاح شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

بحث مداح سالاری یکی دیگر از مشکلات هیئت های مان است که متاسفانه این آفت به جایی رسیده است که ذاکر اهل بیتی که در نزد آنها هم مورد احترام بود، با الفاظی مانند حاجی به او بها می دهند، انسان با حج عمره هم حاجی نمی شود چه برسد که آن مداح رنگ مکه را هم ندیده است و او را حاجی می خوانند، به فرموده معصوم(ع) یک کربلا معادل ۹۰ عمره است، به جای اینکه ذاکری که به کربلا رفته است کربلایی بنامند او را حاجی صدا می زنند.

روحانیت نیز امروز وظیفه سنگینی بر عهده دارند و باید به روز باشند و با مطالعه در هیئت ها حاضر شوند.

اشک برای امام حسین(ع) باید با معرفت باشد

ریشه عزاداری در قرآن، تاریخ و حدیث آمده است، اصول عزاداری در درون ۲ مسئله آمده است، ۱- عقل ۲- عاطفه

چراغ عقل بیان است و سخنرانی و بیان تابلوی عقل می باشد، اما عاطفه چراغش چشم است، چشمی که اشک دارد عاطفه اش پررنگ تر است، در قرآن اولین روضه خوان خداوند بوده است که در سوره بروج برای اصحاب اخدود روضه خوان، عزاداری یک نوع مودت است، یک شاخه گل به ما می دهند تشکر می کنیم، پیامبر ما را از آتش پرستی و بت پرستی نجات داد، پاداش وی پیست؟ پیغمبر فرمود من دو مزد می خواهم: ۱- راه خدا ۲- عترت

گریه بسیار مهم با ارزش است و اشک نیز بسیار مهم و موثر می باشد، به خصوص اشک برای امام حسین(ع)اما اشک باید با معرفت باشد؛ عزاداری هم بسیار مهم است، پیامبر بعد از جنگ احد که برگشت و مشاهده فرمود که همه عزاداری می کنند، فرمود( چرا برای عمویم حمزه سیدالشهدا عزاداری نمی کنید، روضه نمی خوانید) شعرا و مداحان در نزد اهل بیت بسیار مورد احترام و ستایش بوده اند، گاهی اوقات ممکن است کسی گریه کند اما قلبش تقوا نداشته باشد  و یا اینکه گریه زیاد هم دلیل بر خوبی انسان نیست، ممکن است آقا و خانمی در یک مجلس شیون و گریه کند اما ار از آنها بپرسید خمسشان را پرداخت کرده اند می گویند نه، آن کسی که برای ندادن حق حضرت زهرا(س) گریه می کنند خود با ندادن خمس حق امام زمان(عج) را نمی دهند.

اگر ضرورت ارتباط با هیئت برای همه مشخص شود نیاز به تبلیغات نیست

مرحوم بهجت به جوانان تاکید داشتند (حسینی بشوید، حسینتان را آنگونه دوست دارید و باب میلتان است نسازید، چرا که هر کس با میل شما مخالف باشد می گوئید با حسین مخالف است، ولی اگر حسینی باشید و هیئت و رفتارتان را بر مبنای حسین بسازید، هیئتی شدن کاری ندارد، کافی است ریش بگذارید و پیراهن مشکی بپوشید و از این هیئت به آن هیئت بروید، حسینی شدن است که مشکل است) و مرحوم دولابی (ره) فرمودند(اگر توبه کنید گناه می رود اما اثر گناه گاهی می ماند، اشک بر اباعبدالله گناه را هم پاک می کند).

 

تجمعی بالاتر از هیئت در اسلام بعد از مسجد نداریم، احزاب برای برگزاری یک میتینگ میلیون ها تومان هزینه می کنند و استقبال هم نمی شود، امروز انسانها برای ارتباط با یک رجال، یک مشهور، یک صاحب قدرت و صاحب جمال حتی به دنبال مراجع تقلید هستند، اما انسان زمانیکه وارد هیئت می شود احساس می کند که به خدا و اهل بیت نزدیکتر شده، اگر ضرورت ارتباط با هیئت برای همه مشخص شود نیاز به تبلیغات نیست، مردم ضرورت آب و غذا خوردن را می دانند، هیئت نیز یک ارتباط و نیاز است، ارتباط با خداوند یعنی منبع فتوحات، ارتباط با اهل بیت یعنی واسطه فتوحات، قرآن و عترت مثل آب و اکسیژن هستند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا