نگاهی به شئون مختلف زندگانی حضرت زینب (س)

به گزارش بصیرنیوز،

زینب سلام‌الله‌علیها الگوی صبر و حیا و محبت و بردباری و پرچمداری اسلام و میدان‌داری صحنه‌های بزرگ است. زنی که در اوج مصیبت، نجیبانه به حق‌خواهی امام امت برمی‌خیزد و از خون‌های ریخته‌شده، از احترام به بادرفته، از امامت در دست قدرت، از اسارت خاندان نبوت، انتقاد می‌کند و صدایش در تمام طول تاریخ تا به امروز می‌ماند. زینب سلام‌الله‌علیها را باید شناخت و بازشناخت و به او نزدیک شد و از او الگو گرفت. در ادامه این یادداشت را به نقل از مهرخانه بخوانید.

ابعاد مختلف زندگانی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها

 

زندگانی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها
الف- ولادت حضرت
احمدی‌جلفایی، پژوهشگر دینی و تاریخ‌شناس در مورد اطلاعات شناسنامه‌ای حضرت زینب سلام‌الله‌علیها این‌طور توضیح می‌دهد: «در این مورد اختلافاتي وجود دارد كه البته به نقص تاريخ‌نگاري بازمي‌گردد و فقط هم مختص اسلام نيست. اما درخصوص سالروز ولادت حضرت زينب سه قول وجود دارد: روز پنجم، ششم يا هفتم هجري و درخصوص ماه هم محرم، ربیع‌الثانی، شعبان و جمادی‌الاول ذکر شده است. اما هیچ‌یک از اين نقل‌ها در نوشته های قدیمی دیده نمی‌شود و مي‌توان گفت در نوشته های قبل از قرن سیزدهم، هیچ سند و شاهد معتبری که نشان دهد ولادت و رحلت آن حضرت چه روزی بوده است، وجود ندارد. اين موارد در تاریخ‌هايي كه معاصر محسوب مي‌شوند، طبق قرائن و حدسيات مطرح شده است».

او در مورد نام‌گذاری حضرت نیز عنوان می‌کند: «قواعد علم ادب و شواهد تاریخی نشان می‌دهد که زینب یک اسم قدیمی مردم عرب است که حتی در زمان جاهلیت نيز مرسوم بوده است. شما هر دیوان شعر زمان جاهلیت را باز کنید، هر از چند شعری یک نام زینب بیان شده است، لذا اسمی نیست که تازگی داشته باشد».

ب- ازدواج حضرت
احمدی‌جلفایی در مورد ازدواج حضرت چنین می‌گوید: «این مسأله در قدیمی‌ترین منابع مطرح شده و مورد اتفاق است و این‌که این دو زوج جزو موفق‌ترین زوج‌ها بودند؛ یعنی بر اساس مطالبی که به‌دست ما رسیده است حضرت زینب کبری و عبدالله بن جعفر مصداق یک زوج موفق و خوب بعد از حضرت علی و حضرت زهرا بودند که به آن مثال زده می‌شد. حاصل ازدواج این دو، طبق قولی چهار پسر و دو دختر بوده است که پسران حضرت زینب علی، محمد، عون و عباس بودند که دو نفرشان، عون و محمد، در کربلا شهید شدند. حتی در زیارت‌نامه‌ای برای حضرت عون آمده است که “الشاهد علی مکان ابیک” یعنی به جای پدرش شهید شد».

نکته دیگری که احمدی‌جلفایی به آن اشاره می‌کند، در رابطه با حضرت زینب، حضور و همراهی امام حسین علیه‌السلام در سفر کربلا است: «باید بدانیم ایشان دختر فاطمه و علی بوده است. بعید است که بدون اذن شوهر به کربلا حرکت کند و حقوق شوهرداری و یک اصل مسلم اسلامی را زیر پا بگذارد، به این خاطر که واله و شیدای امام حسین است. این‌ها به نوعی تحریف تاریخ محسوب می‌شود. ایشان به یقین اذن شوهر داشته‌اند، و واقعیت‌ها به ما نشان می‌دهند که حضرت زینب با هماهنگی عبدلله بن جعفر با امام حسین حرکت کرده است».

ج- رحلت حضرت
دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی، پژوهشگر تاریخ اسلام در گفت‌وگو با مهرخانه در مورد رحلت حضرت سلام‌الله‌علیها دو قول بیان می‌کند: «بنابر قول اول، به دلیل فعالیت‌های روشنگرانه و افشاگرانه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، حاکم مدینه به یزید نامه‌ای نوشت و در آن ذکر کرد که حضرت مدینه را برعلیه تو می‌شوراند و حکومت تو را تباه می‌کند. به همین دلیل حضرت را به مصر تبعید کردند و چیزی از حضور ایشان در آن‌جا نگذشته بود که فوت کردند و همان‌جا هم دفن شدند. بنابر قول دوم، به سبب قحطی که در مدینه پدید آمده بود، عبدالله بن جعفر، حضرت را به شام آورده و در روستایی بیرون دمشق اسکان گزیدند و چیزی از حضورشان نگذشته بود که از دنیا رفتند و همان‌جا هم دفن شدند».

ویژگی‌های حضرت زینب سلام‌الله‌علیها
الف- در روایات
– عالمه‌بودن زینب کبری سلام‌الله‌علیها
امام سجاد عليه‌السلام خطاب به عمه خود می‌فرمایند: «تو بحمداللَّه، عالمي هستي كه نزد كسي تعليم نديدي و دانايي هستي كه نزد كسي نياموختي» (۱)

– عابده‌بودن زینب کبری سلام‌الله‌علیها
امام حسین علیه‌السلام در شب عاشورا خطاب به خواهر خود می‌فرمایند: «اى خواهرم! مرا در نماز شب فراموش نكن» (۲).

از قول امام سجاد علیه‌السلام نیز نقل شده است که فرمودند: «عمه‌ام، زينب، با وجود همه مصيبت‌ها و رنج‌هايي كه در مسيرمان به سوي شام به او روي آورد، حتي يك شب اقامه نماز شب را فرونگذاشت» (۳).

میزان اعتماد و توکل زینب کبری سلام‌الله‌علیها به خداوند به قدری بود که چنان‌چه امام سجاد علیه‌السلام می‌فرمایند: «هيچ‌گاه چيزي از امروز براي فرداي خود نيندوخت» (۴).

– مظلوم‌بودن زینب کبری سلام‌الله‌علیها
از قول رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم در مورد دردانه دختر خود نقل شده است: «هركس بر مصيبت‌هاى اين دختر بگريد، همانند كسى است كه بر برادرانش، حسن و حسين عليهما‌السلام، گريسته باشد» (۵).

ب- در تاریخ
احمدی‌جلفایی در مورد جایگاه و شأن حضرت تشریح می‌کند: «مطالبی داریم که به اصطلاح در تاریخ مفهوم دارند. مثلاً وقتی ابن عباس نقل می‌کند که من قضیه خطبه فدک را از زبان زینب شنیدم. خب، این بیان چه چیزی را نشان می‌دهد؟ نشان می‌دهد که بعضی از نقل‌هایی که برای حضرت زینب مطرح می‌شود که یک زن منزوی بوده که هیچ‌کس قد و قامتش را ندیده و ایشان را نمی‌شناخته، صحت ندارد. ایشان به همراه مادرشان در مجلس خطابه حضور پیدا می‌کند و با این‌که در آن موقع حدود پنج سال بودند، قدرت ضبط و تیزی و ذکاوت بالایی داشتند که خطبه به آن بزرگی را در آن سن به حافظه می‌سپرد و بعداً آن را حدیث می‌کند و این نشان می‌دهد حضرت زینب در جوانی یکی از محدثات بوده است. یعنی علوم اهل بیت را در سینه داشته و احادیث را برای اهل مدینه ترویج می‌کرده و نشر می‌داده است و می‌توان این‌گونه برداشت کرد که حضرت زینب جزو قشر اندیشمند و دانشمند زمان خود بوده است؛ در حالی‌که عموم زنان آن دوره اصلاً کاری نداشتند که چه کسی کشته شد و حکومت به چه کسی رسید.

زینب کبری بعد از فوت مادرشان عهده‌دار نشر حدیث فدک می‌شود و این یعنی این‌که حضرت زینب نسبت به مسائل سیاسی احساس مسؤولیت می‌کنند و ابایی نداشتند که برای برخی از صحابه صحبت کرده و واقعیات را بیان کند».

در مدت خلافت اميرالمؤمنين علیه‌السلام در کوفه، ایشان به ارشاد و تعليم زنان اشتغال داشتند؛ نقل شده است که زينب سلام‌الله‌علیها در کوفه مجلس درسي براي زن‌ها تشکيل داده و براي آن‌ها قرآن را تفسير می‌کرد (۶).

محمد غالب شافعی مصری، از نویسندگان مصری در مجله «الاسلام» می‌نویسد: «یکی از بزرگ‌ترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین زنان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوی و آیینه سر تا پا نمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی بن ابی طالب است که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب شده بود. به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنی‌هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شب‌ها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزگاری معروف بود» (۷).

ج- در بیانات مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در سال‌روز ولادت حضرت می‌فرمایند: «ولادت نمونه برجسته تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهم‌ترین مسایل تاریخ نشان می‌دهد» و گویای آن است که «زن در حاشیه تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد» (۸).

ایشان از زینب سلام‌الله‌علیها به عنوان الگوی زن مسلمان یاد کرده و می‌فرمایند: «زن مسلمان، همه وظایف مهم زن را می‌تواند در عرض هم انجام دهد؛ و همه را از زینب کبری سلام‌الله‌علیها یاد بگیرد. هم طهارت و تقوا را -که بزرگ‌ترین خصوصیت یک زن است- و هم عزت و کبریای مخصوص زنان را در وادی ایمان و تقوا» (۹).

رهبر معظم انقلاب در توضیح الگو بودن حضرت می‌گویند: «علت این‌که آن بزرگوار را به عنوان اسوه زن مطرح می‌کنند، این است که همه انسان‌ها احتیاج دارند به این‌که در رفتارهای معمولی خود، یک شاخص و یک الگو در مقابل چشم‌شان باشد. زینب کبری سلام‌الله‌علیها هم زن بوده است. زن مسلمان، به یک الگو و یک نمونه برجسته احتیاج دارد. زن مسلمان اگر بخواهد موازین اخلاقی، موازین عاطفی و انسانی، موضوع جنسیت زن‌بودن -که محور خانواده است- و موضوع آرمان‌گرایی را با هم ملاحظه کند و همه این‌ها را با دیدگاه اسلامی مورد توجه قرار دهد، احتیاج به یک الگو و نمونه مجسم و شاخص دارد که به او نگاه کند و در مجموعِ رفتارها، خود را با او تطبیق دهد و به او نزدیک کند» (۱۰).

در نگاه رهبر انقلاب «زینب کبری سلام‌الله‌علیها، نقش همسر، نقش مادر و نقش یک زن برجسته و ممتاز در خاندان پیغمبر را، در مدینه به بهترین وجه ایفا کرده است. شخصیت آن بزرگوار در مدینه – قبل از حادثه کربلا- یک شخصیت برجسته و معروف و ممتاز بوده است. …اگر فرض می‌کردیم که حادثه کربلا اصلاً نبود -که ما آن‌چه درباره زینب کبری سلام‌الله‌علیها می‌گوییم و می‌شنویم مربوط به ماجرای کربلاست- باز زینب کبری سلام‌الله‌علیها، یک شخصیت برجسته، یک انسان بزرگ و یک زن قابل تبعیت و پیروی محسوب می‌شد. از لحاظ علمی، از لحاظ تقوا، از لحاظ پاک‌دامنی و طهارت، از لحاظ برجستگی اخلاقی، از جهت محوربودن برای همه کسانی که به مسایل معنوی و اخلاقی و دینی توجهی دارند و از جهات گوناگون، یک استاد، معلم معنویت، معلم اخلاق و معلم رفتار اسلامیِ زن محسوب می‌شد» (۱۱).

حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در واقعه عاشورا
الف- حضور در کربلا
احمدی‌جلفایی در ادامه تحلیل خود از حضور حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در واقعه عاشورا اینگونه توضیح می‌دهد: «به صورت کلی می توانیم بگوییم، هم شیعه و هم سنی بلکه در منابع تاریخی اهل سنت بیشتر از منابع اهل شیعه، این مسأله مطرح است که امام حسین در کربلا خواهری به نام زینب داشتند كه به عنوان پيام‌رسان و قهرمان کربلا شناخته شده و در وجب به وجب قدمی که در کربلا گذاشته از خودش اعجاز بيان و رشادت نشان داده است و امام حسين در کربلا به اين بانو تکیه داشته و هم‌فکر و هم‌درد حسین بوده است».

ب- پس از عاشورا
عایشه عبدالرحمن، ملقب به بنت الشاطی، از زنان اندیشمند اهل‌ سنت در کتاب «السیده زینب عقیله بنی هاشم» خود در مورد حضرت می‌گوید: «هیچ‌کس منکر آن نیست که زینب سلام‌الله‌علیها دختر علی بن ابی طالب، یکی از پهلوانان فاجعه کربلاست؛ زیرا او یگانه زنی است که همه گرفتاری‌ها را برای خود خرید و خم به ابرو نیاورد. بر بالین جوانان محتضر و شهدای راه حقیقت که فرزندان، برادران و برادرزادگان او بودند، می‌نشست و قطعات بدن پاک عزیزان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را جمع کرده و کنار آنها می‌گذارد و به زنان و خواهران و برادرزادگان خود تسلی می‌داد. … زینب دختر علی علیه‌السلام و خواهر شهید کربلاست که مقتل حسین را یک ماتم عمومی و یک عزای ملی کرد و همین زینب است که در تاریخ انسانیت و اسلام به‌قدری مؤثر است که باید حقاً او را قهرمان کربلا دانست. زینب است که توانست از این حادثه تاریخی، جریان تاریخ را عوض کند و دولت بنی‌امیه را از بیخ و بن برکند و مجرای تاریخ را تغییر دهد» (۱۲).

احمدی‌جلفایی در باب حضور اجتماعی حضرت می‌گوید: «من اعتقاد دارم حضرت زینب سه مشخصه داشتند که در کربلا بسیار حائز اهمیت است؛ یکی احساس مسؤولیت و حضور در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و دفاع از حقانیت و امامت است، دوم این‌که قرائن نشان می‌دهد تا وقتی حضرت پایشان به اسارت کشیده نشده بود، گاهی بی‌تابی می‌کردند، ولی بعد از اسارت بی‌تابی و شیون کمتری از حضرت می‌بینیم؛ که گویا احساس می‌کند آبروی اسلام و امام حسین الان به ایشان بسته است و باید جواب‌های کوبنده‌ای به یزید بدهند، حضرت زینب به اعتقاد برخی مورخان آن‌قدر ذوعقل بوده که تماماً احساسات خود را کنترل کرده و فقط به دنبال این است که شهر به شهر حقانیت امام حسین را یادآوری کند. سوم رشادت و شجاعت حضرت است که در خطبه‌های متعدد خود را نشان می‌دهد. مرد شامی در مجلس یزید به دختر امام حسین اهانت کرده و او را کنیز خطاب کرد و حضرت زینب چنان سرزنشی کردند که هم یزید و هم مرد شامی شرمنده شدند. به‌گونه‌ای که تاریخ‌نگاران معتقدند این رشادت و شجاعت باعث شد قیام‌های بعد از عاشورا شکل بگیرد. مثل قیام توابین، مختار و … انقدر ایشان در مدینه دست به افشاگری زد که مردم بیدار شدند».

رهبر انقلاب نیز در این رابطه می‌گویند: «شخصیت زن اسلامی به برکت ایمان و دل‌سپردن به رحمت و عظمت الهی، آن‌چنان سعه و عظمتی پیدا می‌کند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز می‌شود. در زندگی زینب کبری سلام‌الله‌علیها، این بُعد از همه بارزتر و برجسته‌تر است. حادثه‌ای مثل روز عاشورا نمی‌تواند زینب کبری سلام‌الله‌علیها را خرد کند. شکوه و حشمت ظاهری دستگاه ستمگر جباری مثل یزید و عبیداللَّه‌بن‌زیاد نمی تواند زینب کبری سلام‌الله‌علیها را تحقیر کند. زینب کبری سلام‌الله‌علیها در مدینه -که محل استقرار شخصیت باعظمت اوست- و در کربلا -که کانون محنت‌های اوست- و در کاخ جبارانی مثل یزید و عبیداللَّه‌بن‌زیاد، همان عظمت و شکوه معنوی را با خود حفظ می‌کند و شخصیت‌های دیگر در مقابل او تحقیر می‌شوند. یزید و عبیداللَّه‌بن‌زیاد این مغروران ستمگر زمان خود- در مقابل این زنِ اسیر و دست‌بسته، تحقیر می‌شوند» (۱۳).

خطابه‌های حضرت زینب سلام‌الله‌علیها
شیخ عزالدین معروف به ابن‌اثیر جزری، از بزرگان اهل‌سنت در توصیف حضرت می‌نویسد: «او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن علی بود. بعد از شهادتش به همراه قافله روانه شام شد و در برابر یزید بن معاویه خطبه‌ای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتاب‌های تاریخی ذکر شده است. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی او را می‌رساند» (۱۴).

احمدی‌جلفایی با اشاره به خطابه‌های حضرت توضیح داد: «حضرت زینب مخصوصاً در سه خطبه خود کاری کردند که دوست و دشمن به منزلت و رشادت ایشان اذعان داشتند. در منابع اهل سنت ذکر شده است که حضرت زینب وقتی خطبه می‌خواند شخصی از دسته دشمنان اعتراف کرد که گویا علی حرف می‌زند. یعنی به عنوان آیینه امام علی ایشان را مطرح کردند و نام علی را زنده کرد».

مقام معظم رهبری نیز در توصیف خطبه‌های زینبی می‌فرمایند: «همان لحنی را به کار می‌برد که پدرش امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر روی منبر خلافت در مقابل امت خود به کار می‌برد؛ همان‌جور حرف می‌زند؛ با همان‌جور کلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندی مضمون و معنا: «یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ ای خدعه‌گرها، ای کسانی که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنباله‌رو اسلام و اهل‌بیت هستید، اما در امتحان این‌جور کم آوردید، در فتنه این‌جور کوری نشان دادید» (۱۵).

ایشان توضیح می‌دهند: «این‌جور نبود که یک عده مستمع جلوی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها نشسته باشند، گوش فراداده باشند، او هم مثل یک خطیبی برای این‌ها خطبه بخواند؛ نه، یک عده دشمن، نیزه‌داران دشمن دور و برشان را گرفته‌اند؛ یک عده هم مردم مختلف‌الحال حضور داشتند؛ همان‌هایی که مسلم را به دست ابن‌زیاد دادند، همان‌هایی که به امام حسین علیه‌السلام نامه نوشتند و تخلف کردند، همان‌هایی که آن روزی که باید با ابن‌زیاد درمی‌افتادند، توی خانه‌هایشان مخفی شدند –این‌ها بودند توی بازار کوفه- یک عده هم کسانی بودند که ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه می‌کنند، دختر امیرالمؤمنین علیه‌السلام را می‌بینند، گریه می‌کنند. حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها با این عده ناهم‌گون و غیرقابل اعتماد مواجه است، اما این‌جور محکم حرف می‌زند. او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمی‌شود زن را ضعیفه دانست» (۱۶).

الف- مجلس ابن‌زیاد
امام موسی صدر مجلس ابن‌زیاد و سخن‌وری زینب سلام‌الله‌علیها را چنین توصیف می‌کند: «ابن‌زیاد به زینب سلام‌الله‌علیها می‌‌گوید: سپاس خدایی را که شما را رسوا ساخت و افسانه شما را بر ملا کرد. زینب سلام‌الله‌علیها پاسخ می‌‌دهد: نه، کافر و منافق است که رسوا می‌‌شود و ما کافر و منافق نیستیم. کشته‌شدن برای ما عادت، و شهادت در راه خدا برای ما سعادت است. گفت‌و‌گو پایان می‌‌یابد و منافق خاموش می‌‌ماند و زینب سلام‌الله‌علیها در حالی از این میدان بیرون می‌‌آید که رسالت خود را مقتدرانه و بدون هیچ ضعف یا احساس پشیمانی و شکستی به انجام رسانده است» (۱۷).

ب- مجلس یزید
امام موسی صدر روایت حضور کاروان اسرا در مجلس یزید را چنین نقل می‌کند: «او در برابر یزید که می‌‌رسد… یزید حاکمی ‌پیروز است و زینب سلام‌الله‌علیها، اسیری است که بنابر نقل کتاب‌های سیره، خفت‌بار‌ترین لباس‌ها را بر تن داشت، اما این وضع عواطف زینب سلام‌الله‌علیها را در برابر یزید خاموش نمی‌‌کند و زبان او را نمی‌‌بندد، بلکه برمی‌خیزد و پس از حمد و ثنای خداوند می‌‌گوید: «لَئِن جَرَّت عَلَیَّ الدَّواهی مُخاطَبَتَکَ إنّی لَأستَصغِرُ قَدرَکَ وَ أستَعظِمُ تَقریعَکَ وَ أستَکبِرُ توبیخَکَ لکِنَّ العُیُونُ عَبرَی وَ الصَّدرُ حَرَّی.» اگر چه پیشامدهاى ناگوار مرا بر آن داشته است تا با چون تویى سخن گویم، اما من تو را سخت ناچیز مى‏شمارم و بسیار سرزنش مى‏کنم، ولى چه کنم که چشم‌ها پراشک و سینه‏‌ها سوزان است. سپس می‌گوید: «أمِنَ العَدلِ یا ابنَ الطُلقاءِ تَخدیرُکَ حَرائِرَکَ وَ إمائَکَ وَ سَوقُکَ بَناتِ رَسولِ اللهِ سَبایا.» ای پسر آزادشدگان، آیا عدالت است که زنان و کنیزان خود را در سراپرده‌‌ها نشانده‌ای و دختران رسول‌خدا را به اسیری می‌‌چرخانی؟ زینب با این سخنان خود، یزید را با همه ابزارهایی که در اختیار دارد، با همه قدرت و ارتباطی که دارد، با همه تبلیغات و ثروت و نفوذ و قدرتی که دارد، کاملاً محکوم می‌‌کند و پیروزمندانه از نزد او بیرون می‌‌آید و در این عرصه رسالت حسین‌ علیه‌السلام را تکمیل می‌‌کند» (۱۸).

پی‌نوشت
۱. بحارالأنوار ، ج۴۵، ص۱۶۴.
۲. وفيات الأئمه، ص۴۴۱.
۳. همان.
۴. همان.
۵. همان.
۶. خصائص زینبیه جزایری، ص۲۷.
۷. دائره معارف القرن العشرین، ج۴، ص۷۹۵-۷۹۶.
۸. بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور ۱/۲/۱۳۸۹.
۹. بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۲/۷/۱۳۷۴.
۱۰. همان.
‍‍۱۱. همان.
۱۲. شاطی، السیده زینب عقیله بنی هاشم، ص۸ و ۹۴.
۱۳. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۲۵/۳/۱۳۸۴٫
۱۴. نقدی، جعفر، زینب الکبری، ص۱۸-۱۹.
۱۵. بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور ۱/۲/۱۳۹۸.
۱۶. همان.
۱۷. امام موسی صدر، سفر شهادت.
۱۸. همان.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا