قصه‌ی ۱۳ فروردین (سیزده به در) و نحس بودن آن چیست؟

بصیر، اعداد نیز مانند حروف (صداها) خلقت خداوند متعال هستند و خداوند علیم و حکیم هیچ مخلوق نحسی نیافریده است. از هستی و خیر محض، به جز خیر صادر نمی‌گردد. پس نحس بودن عدد ۱۳ یا روز ۱۳ و سایر موارد بیان شده، همه خرافاتی است که از فرهنگ‌های دیگر به ایران و فرهنگ اسلامی و ایرانی نفوذ و رسوخ نموده است.

اگر قرار باشد عدد ۱۳ نحس باشد، دلیلی نیست که فقط ۱۳ فروردین نحس باشد، بلکه باید روز سیزدهم همه‌ی ماه‌ها نیز نحس باشد. لذا چنان چه بیان شد نه عدد نحسی وجود دارد و نه روز نحس.

نحسی برخی از روزها که در قرآن کریم نیز تحت عناوین «أَيَّامٍ نَحِسات‏» و یا «يَوْمِ نَحْس» از آن یاد شده است، به عملکرد منحوس یک قوم بر می‌گردد که نتیجه‌اش نزول بلا در آن روز (یا ایام) به آن قوم بوده است. پس برای آنان که معذب شده‌اند روز نحسی شد.

اما در عین حال در کتب تاریخی معتبر که به مراسم‌ها و جشن‌های ایران باستان و به ویژه ایام نوروز اشاره شده است، مطلب خاصی در خصوص «سیزده به در» ذکر نشده است و این مهم نشان می‌دهد که سابقه و تاریخچه‌ی «سیزده بدر» به قدمت و اعتبار «نوروز» نمی‌باشد.

عدم وجود تاریخچه‌ی معین و مستند برای سیزده بدر سبب گردید تا مبدأ پیدایش و شئون متفاوتی برای آن مطرح گردد.

آن چه که در سنت و رسوم ایرانیان از قدیم مرسوم بود، این است که ایام عید نوروز را تقسیم کرده بودند. چند روز (۵ روز) برای جشن درباریان، نظامیان و مؤبدان زرتشتی که با درباریان بودند – چند روز (۵ روز) برای تجار، بازرگانان و کسبه‌ی نامی و چند روز (۲ روز) هم برای سایر مردم که اغلب کشاورز یا دامپرور بودند [البته تعداد ایام هر گروه را برخی متفاوت نقل کرده‌اند].

رسم عامه مردم بر این بود که هفت سینی از غلات مختلف (مثل جو، گندم، عدم و …) را در این ایام آماده می‌کردند که به آن «هفت سین یا هفت سینی» می‌گفتند و در روز سیزدهم و پایان مراسم که آن را روز «دعا و نیایش» نامیده بودند، آن سینی‌ها را به صحرا می‌بردند تا در مقابل آفتاب به آب بریزند و بدین وسیله شکر نعمات خداوند (خورشید، خاک و آب) را به جا آورده و تقاضای برکت بیشتر در سال جدید نمایند.

با آغاز دوره‌های نفوذ فرهنگ بیگانه و به ویژه فرهنگ غرب که از اواخر سده‌ی دوم هجری شدت یافت، اسرائیلیات و خرافات مسیحیان و سایر ادیان نیز وارد و القا گردید. شخص مأمون یکی از شخصیت‌های پر قدرت و برجسته‌ای بود که تلاش و سرمایه‌گذاری‌های کلانی را به ورود فرهنگ‌های بیگانه – با دعوت از صاحب نظران و ترجمه و تبلیغ نوشته‌هایشان – اختصاص داد.

به دنبال نفوذ همین خرافات، خرافه‌ی نحس بودن ۱۳ نیز نفوذ و گسترش پیدا کرد. در همین راستا برخی آن را به مراسم کاتارها (بازمانده‌های مانویان در اروپا، که ترکیبی از اندیشه‌های زرتشتی، فلسفه یونان باستان و مسیحیت دارند) که مقارن با سیزده فروردین می‌باشد نسبت دادند و برخی دیگر آن را به مراسم پوریم یهودی‌ها و کشته شدن هامان، وزیر لایق هخامنشی به واسطه‌ی توطئه‌های «مردخای یهودی» نسبت دادند و مدعی هستند که جشن پوریم نیز در سیزده فروردین برگزاری می‌گردد و برخی کیکی با شمایل مرد ایرانی (هامان) درست کرده و آن را به کودکان می‌دهند که بازی کرده و بخورند و البته باید در نظر داشت که تبلیغات کنونی در این زمینه نیز به خاطر آن است که ریشه‌ی فرهنگ‌های باستانی ایران را «یهودی» بنامند و سپس مدعی مالکیت شوند (مانند فلسطین). و برخی دیگر خرافه‌ی نحوست ۱۳ را به فراماسون و قداست این رقم نزد آنان و شیطان‌پرستان و … نسبت دادند.

اما چنان چه بیان شد، نحس دانستن ۱۳ فقط یک خرافه است و ایرانیان باستان نیز روز ۱۳ فروردین را روزی شاد و نیکو برای «نیایش و شکرگذاری» می‌دانستند.

مردم ما نیز به خاطر تداوم رسم رفتن به صحرا در قدیم و نیز گذران آخرین روز تعطیلی از خانه خارج می‌شوند و به همین خاطر در این برهه که خرافات‌ها زدوده می‌گردد، نام آن را «روز طبیعت» گذاشته‌اند.

شبهه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا