میلاد خونین انقلاب در نیمه خرداد ۴۲

به گزارش بصیر، میلاد خونین انقلاب اسلامی ایران در نیمه خرداد ۱۳۴۲ که به رهبری حضرت امام خمینی(ره) شکل گرفت، آغاز نهضتی بود که در اولین گام به غربت اسلام و معنویت الهی در دنیای مدرن نمای آلوده پایان داد و ضمن نفی تز الحادی مادی گرایانی همانند مارکس مبنی بر اینکه “دین، افیون توده هاست”، اسلام را به عنوان تأثیرگذارترین مکتب الهی و یکی از بزرگترین انگیزه های خیزش اجتماعی مردم به تاریخ و افکار عمومی جهان معرفی کرد.

قیام ۱۵ خرداد ۴۲، قیام بازپس گیری و یا به عبارتی قیام به دست گیری رهبری مردم مسلمان توسط رهبران مذهبی، قیام بکارگیری منسجم و سازمان یافته پتانسیل روحانیت مبارز و قیام دست رد زدن به سینه ملی گراهای لیبرال، التقاطی ها و کمونیستها بود که متأسفانه همواره از انگیزه های مذهبی مردم مسلمان استفده کرده و در نهایت یا با طاغوت و نظام سلطه کنار می آمدند و یا هیج سهمی برای مردم قائل نبودند.

قیام ۱۵ خرداد ۴۲ قیام مرزبندی همیشگی بین مردم و رژیم ستمشاهی بود که طی آن از یک طرف شاه خائن با گسترده ترین سرکوب خونین قیام و کشتار وسیع مردم با غرور تمام از پیروزی های ظاهری اش، خطاب به امام راحل گفته بود که با اتکاء به چه کسانی می خواهی علیه حاکمیت قیام کنی و از این طرف نیز امام راحل با همان طمأنینه و درایت همیشگی اعلام کرد که سربازان من در آغوش مادرانشان هستند و معظم له با این جمله و امیدواری به آینده، شاه را از آینده ای بیمناک ساخت که قطعاً زمانش فرا خواهد رسید و طومار رژیم ستمشاهی را برای همیشه در هم خواهد پیچید.

قیام ۱۵ خرداد ۴۲ که بخاطر کشتار وحشیانه مردم توسط رژیم سفاک پهلوی، از سوی امام راحل برای همیشه عزای عمومی اعلام شد، قیامی تاریخی و جهانی بود که در آن امام راحل سه عزم بزرگ را اراده کرد:

عزم اول: سقوط رژیم ستمگر پهلوی و پایان دادن به سلسله رژیم های پادشاهی در ایران با قدمت ۲۵۰۰ ساله

عزم دوم: استقرار حکومت اسلامی در ایران به عنوان مقدمه استقرار حکومت جهانی مهدی موعود(عج)

عزم سوم: برپایی قیامی جهانی و مخالفت با منافع نظام سلطه به رهبری امریکای جهانخوار و اسرائیل جنایتکار

 قیام ۱۵ خرداد از جنس قیام کربلا بود که در آن رهبری الهی، در راه خدا  و در قربانگاهی بنام ایران، شهدای زیادی را تقدیم اسلام کرد و اگر چه همانند قیام کربلا بظاهر با سرکوب و شکست مواجه شد، اما بواقع یکبار دیگر پیروزی خون بر شمشیر را رقم زد و از این رو پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۵۷، در اصل دستاورد قیام خونین ۱۵ خرداد ۴۲ بود که پس از ۱۵ سال مبارزه بی امان و طاقت فرسا به ثمر نشست.

به جرأت می توان گفت که ۱۵ خرداد ۴۲ آغاز یک رنسانس دینی با محوریت اسلام انقلابی و به تعبیر امام راحل، اسلام ناب محمدی(ص) بود که می توان امام را به عنوان یک مصلح جهانی، رهبری دانست که نه تنها ایران را از یوغ طاغوت رهانید، بلکه همچون امام حسین(ع) اسلام را نیز نجات داده و مردم و به خصوص جوانان مسلمان را از آلودگی های طاغوتی رهانید و یکبار دیگر همه را به دامان اسلام بازگردانید.

ما در قیام ۱۵ خرداد ۴۲ ایران اسلامی را به کشتی نوح مبدل کرده و امام خمینی(ره) به عنوان ناخدای زمان، جهان اسلام را برای سوار شدن در این کشتی، فراخوان داد و از آن پس شاهد تکثیر نهضتهای اسلامی در جهان اسلام بوده و مساجد، حسینیه ها، مهدیه ها و هیئات مذهبی باز احیاء شده و در جامعه جانی تازه گرفتند.

با این حال درک درست و جامع قیام خونین پانزده خرداد برای کسانی بیشتر مقدور است که طاغوت را به تمام معنا در سه بُعد “فساد، وابستگی و دیکتاتوری” لمس و سیاه چال های رژیم ستمشاهی را تجربه کرده و به عینه همه چیز را دیدند و زاویه نگاهشان، عاریتی، قرضی، فرضی، آلوده به هزار رنگ نیرنگ و عینک های ساده لوحانه ای که این روزها شبکه های ماهواره ای به چشم مخاطبان جوان خود می زنند، نیست و دانسته هایشان، شنیده ها نیست، بلکه دیده های آنها در تجربه تلخ و مستقیم چندین ساله رژیم های طاغوتی و استکباری است.

در پایان تأکید می کنم که ترویج فرهنگ قیام نیمه خرداد ۴۲، تمهید قیام مولود نیمه شعبان، مهدی موعود(عج) است که انشاءالله فرجش نزدیک خواهد بود و با آمدنش، ظلم جهانی را برچیده و حکومت عدالت گستر خویش را درجهان بشریت مستقر و حاکم خواهد کرد و انسان را به بهشت موعود الهی رهنمون خواهد شد.

صادقعلی رنجبر

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا