متولی رسیدگی به امور «جوانان» در کشور کیست

گم شدن «جوانان» در راهروهای وزارت «ورزش»!

بصیر، در دی ماه سال ۸۹، نمایندگان مجلس کلیات طرح تبدیل سازمان های تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان به وزارت ورزش و جوانان را با ۱۴۱ رای موافق، ۴۶ رای مخالف و ۶ رای ممتنع از مجموع ۱۹۵ نماینده حاضر تصویب کردند که بر اساس آن، وزارتخانه ورزش و جوانان به مجموع وزارتخانه های کشور اضافه شود. اتفاقی که در همان سال افتاد و این مولود مجلس، به دولت راه پیدا کرد.

همان زمان نیز تشکیل وزارتخانه ورزش و جوانان موافقان و مخالفانی داشت. از جمله نمایندگانی که به مخالفت با این طرح پرداخت سید کاظم موسوی نماینده مردم اردبیل بود که در زمان رای‌گیری این طرح در صحن مجلس، تصویب این طرح را بر خلاف سیاست مجلس در راستای کاهش تصدی‌گری دولت عنوان کرد: «در این مصوبه ما مقرر کردیم که تعداد وزارتخانه‌ها از ۲۱ به ۱۷ کاهش یابد در حالی که با رای دادن به این طرح یک وزارتخانه به جمع وزارتخانه‌های دیگر اضافه می‌شود و این در تعارض با مصوبه مجلس در برنامه پنجم است.»

وی با بیان اینکه نوع فعالیت سازمان ملی جوانان با سازمان تربیت بدنی متفاوت است و این دو سازمان از یک سنخ نیستند، تاکید کرد: «ماهیت کار این دو سازمان قابل جمع نیست چرا که سازمان تربیت بدنی فعالیت اجرایی و سازمان ملی جوانان فعالیت ستادی و سیاست‌گذاری دارد؛ ضمن اینکه ادغام سازمان ملی جوانان در سازمان تربیت بدنی جمعیت ۲۵ میلیون نفر جوان کشور را که سرمایه و ذخیره بزرگ انقلاب هستند با مشکلات متعدد مواجه می‌کند.»

اما موافقان معتقد بودند اجرای طرح وزارت ورزش راهی برای توسعه بیش از پیش آن در کشور است چرا که این مدل در بسیاری از کشورها پس از اجرایی شدن باعث پیشرفت و توسعه ورزش شده است.

 

آنان معتقد بودند با اجرای این طرح، دستگاه‌های موازی در امر ورزش متمرکز می‌شوند و از طرفی مسئولان ورزش به نمایندگان مجلس پاسخگو خواهند بود.

علی رغم مخالفت مخالفان، این وزارتخانه تشکیل شد و سکان آن را عباسی در دست گرفت. این وزارتخانه در بخش جوانان سه هدف کلی را دنبال می کند: حل مسائل جوانان، اعتلا و رشد نسل جوان کشور و استفاده بهینه از استعداد و توانایی‌های نسل جوان وزارتخانه ی ورزش و جوانان وظایف کلی خودش در بخش جوانان را نیز این طور دسته بندی کرده است:

 

مطالعه و پژوهش در حوزه‌های راهبردی امور جوانان به منظور بازشناسی و تبیین مسائل و نیازهای گوناگون جوانان و ارائه راهبردهای مناسب برای حل مسائل آنان و هماهنگی مطالعات کاربردی دستگاه‌های اجرایی در این زمینه.

شناسایی، نظارت، حمایت و تقویت تشکل‌های غیردولتی جوانان.

 شناسایی فعالیت‌های قابل واگذاری دستگاه‌های اجرایی به تشکل‌ها و سازمان‌های غیردولتی جوانان با همکاری مراجع ذیربط.

ررسی عملکرد و میزان اثربخشی فعالیت‌های دستگاه های اجرایی مرتبط با امور جوانان و ارسال به مراجع ذی‌ربط.

ساماندهی و نظارت بر مراکز خدمات مشاوره‌ای و اطلاع‌رسانی جوانان.

طراحی و مدیریت برنامه‌های ملی ویژه و فرابخشی و نمونه‌سازی فعالیت‌های مر بوط به جوانان با همکاری دستگاه‌های اجرایی مربوط.

تهیه و تدوین «برنامه جامع ساماندهی امور جوانان کشور» با عنایت به جایگاه نقش و مأموریت‌های اساسی دستگاه های مختلف دولتی و غیردولتی مرتبط با امور جوانان.

مطالعه و بررسی قوانین و مقررات مربوط به جوانان در جهت رفع کاستی‌ها و پیشنهاد برای تغییر و اصلاح یا وضع قوانین جدید به مراجع ذی‌صلاح با همکاری دستگاه های ذی‌ربط.

ساماندهی فعالیت‌های فراغتی نسل جوان متناسب با مقتضیات دوره جوانی در جهت سازندگی کشور و رفع محرومیت فرهنگی و اجتماعی جوانان در مناطق شهری و روستایی.

ارائه شیوه‌های مناسب برای استفاده بهینه از استعدادها و توانایی‌های جوانان و بهره‌گیری بیشتر از امکانات و منابع دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط.

همکاری در تعیین ضوابط و استاندارد برای فعالیت‌های مراکز فرهنگی و هنری مربوط به جوانان با دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط.

وزارت ورزش و جوانان در چارت تشکیلاتی عریض و طویل خود، یک قسمت نه چندان بزرگ را به بخش جوانان اختصاص داده است. معاونت سازماندهی امور جوانان که شامل سه اداره کل است، شاید تنها بخشی باشد که به طور مشخص خودش را مسئول رسیدگی به امور جوانان در این وزارتخانه می داند.

این که الان پس از گذشت بیش از سه سال از تاسیس وزارت ورزش و جوانان، هنوز عملکرد مناسبی از این وزارتخانه در زمینه ی جوانان دیده نشده است، عوامل مختلفی می تواند داشته باشد.

عباسی، اولین وزیر ورزش و جوانان که وزارتخانه در دوره ی او شکل گرفت در گفتگو با «خبرگزاری دانشجو»، تشکیل این وزارتخانه را اتفاقی میمون می داند. او می گوید: « وزارتخانه جدید مولود مجلس است چون براساس تصویب مجلس این اتفاق انجام شد و همانطور که می دانید تا مدتی تشکیل آن محل مناقشه بین دولت و مجلس بود. این که بگوییم آیا ادغام کار خوبی بود است یا نه، من در زمانی که وزیر ورزش و جوانان بودم همواره می گفتم کار خوبی است.

زیرا معتقدم تا زمانی که چیزی قانونی نشده باید نظرات گفته شود. اما قانون که شد باید همه آن را اجرا کنیم اینکه با شک و تردید قانونی را اجرا کنیم. با این موافق نیستم لذا من از تشکیل وزارت ورزش و جوانان دفاع کردم و محکم ایستادیم و این وزارتخانه را شکل دادیم و الان در ردیف با ثباتی از نظام اجرایی کشور قرار دارد.اما این بحث اگر بخواهد جداگانه به طور کارشناسی تحلیل شود، باید بگویم به هیچ وجه نباید هیچ چیز را سیاه سیاه یا سفید سفید دید یعنی نمی شود گفت: دیگر از این بهتر نمی شود یا بگوییم از این بدتر نمی توانست بشود، حتماً نکات مثبتی وجود دارد و اشکالاتی را هم در عمل دیدیم.

او ادامه می دهد: «نکته مثبت این بود که می دانید در دولت وزرا حق رای دارند وزارت ورزش و جوانان هم دارای وزیر شد و می تواند حق رای داشته باشد یعنی در همه تصمیمات دولت دخیل باشد.شما می دانید که هیچ کدام از معاونین رئیس جمهور حتی معاون اول حق رای ندارد و فقط هیئت وزیران باید رای بدهد.

این که صاحب رای شد این وزارتخانه نکته مثبت آن بود. به لحاظ مجلس و از دیدگاه مجلسی ها هم حسن است؛ چرا که می توانند به جریانات مربوط با ان ورود کنند.»

عباسی به معایب آن هم اشاراتی دارد: «اما یک معایبی هم داشت و آن اینکه دو معاون رئیس جمهور می توانستند از دو منظر از دیدگاه رئیس جمهور به وزارتخانه های دیگر تاکید کنند. الان یک وزیر نمی تواند .

معاون رئیس جمهور می توانست از ساختار رئیس جمهوری ورود کند. این موضوع است که باعث می شود از نظر اجرایی کار ضعیف شود. اقتدار دولت کمی کمتر شد. نکته دوم اینکه این دو تا سازمان یعنی سازمان ملی جوانان و سازمان تربیت بدنی به لحاظ عملکردهای اجرایی و وظایف هم سنخ نیستند. شاید به لحاظ نسل هم سنخ باشند. چون بیشترین مخاطبان ورزش جوانان هستند. اما به لحاظ عملکردی سنخیتی با هم ندارند.

 

چون ورزش کاملاً عملیاتی است و وظیفه ای را که برای امور جوانان قرار دادند کاملاً ستادی است. به این دلیل در ذهن ناظران اجتماعی و فرهنگی این نقیصه نظام اجرا، تلقی می شود در صورتیکه این ربطی به نظام اجرا ندارد.

 

مثل اینکه به کسی بگویند یک ساختمان بساز و در کنارش مسئولیت نامه نوشتن را هم به او محول کنند معلوم است که اینها مثل هم نیست و با هم فرق دارد این اشکال شما نیست که این دو وظیفه هم سنخ نیستند.»

وقتی به شرح وظایف وزارت ورزش و جوانان مراجعه کنیم متوجه می‌شویم که عملاً این وزارتخانه هیچ مسئولیتی در خصوص اشتغال و ازدواج جوانان ندارد. بهانه ی آن هم این است که مشکلات جوانان مربوط به یک وزارتخانه و دو دستگاه نیست و هر وزارتخانه ای می بایست سهم خود را در بخش جوانان انجام دهد.

 

سوالی که اینجا مطرح است این است که اگر قرار نبود وزارت ورزش و جوانان در بخش جوانان کار خاصی انجام دهد، چرا سازمان ملی جوانان منحل شد و اگر قرار است متولی هماهنگی بین دستگاه ها در زمینه ی جوانان باشد، چرا این اتفاق در این سه سال نیفتاده است.

 

شاید هفته ی جوان که در آن بحث های مربوط به جوانان داغ می شود و توجه ها به این قشر معطوف می شود فرصت خوبی برای این باشد که مسئولین به این سوال و سوالاتی از این دست فکر کنند.

 

تیتر یک

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا