به بهانه پایان سال تحصیلی

اندکی دلسوزانه و مهربانانه تر

به گزارش بصیر، به خاطر برنامه ای چند روزی را سعادت پیدا کردم بروم دبیرستان های دخترانه شهر (نکا) و از نزدیک با دانش آموزان در ارتباط باشم.

هر چند این فرصت اندک بود ولی تجربیات خوبی کسب کردم و چیزهایی زیادی را از نزدیک لمس کردم که قبلاً فقط شنیده بودم.

تغییر جهشی قابل ملاحظه در نگرش فارغ التحصیلان گذشته و دانش آموزان امروز نسبت به اعتقادات و آرمان ها، کم شدن منزلت و حرمت در رابطه استاد شاگردی از طرف دانش آموزان؛

شبیه بودن دانش آموزان به افرادی که به یک جشن تولد و عروسی دعوت شده بودند تا به محیط آموزشی؛

فقدان کار فرهنگی و پرورشی در محیط مدارس و … .

دلم گرفت از این همه دگرگونی هایی که دیدم و نمی توانستم بنویسم، انگار با آدم های غریبه ای حرف می زدم، اکثرشان تو عالم دیگری سیر می کردند.

نوجوانانی که اگر به آنها نگاه دلسوزانه و مهربانانه فرهنگی می شد و به دور از کار آماری و گزارشی، برای شان وقت می گذاشتند، امروز با افراد معتقدتری مواجه بودیم، هرچند هنوز هم فرصت هست ولی گمان نکنم کسی بخواهد کاری برای شان بکند، جز عده ای اندک که آنها هم .

کلی حرف برای گفتن دارم ولی بغض اجازه نوشتن را به من نمی دهد.

خدا کند متخصصان عرصه آموزش و فرهنگ دل شان بسوزد و فرزندان سرزمینم را دریابند، همان هایی را که آینده را می سازند .

با شمایم بزرگواری که از دستت کاری بر میاد، می دانی سهل انگاری و بی توجهی تو، آینده انقلاب را به خطر می اندازد.

شما که زمان زیادی از روز با ذهن های آماده و دل های مشتاق نور و هدایت سرو کار دارید، از شما تقاضا می کنم فقط اندکی دلسوزانه تر رفتار کنید.

 

 

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا