هدف فتنه۸۸ خدشه به آرمان‌های امام خمینی(ره) بود / درخواست رفع حصر سران فتنه ضد اعتدال است

به گزارش بصیر به نقل از  گروه سیاسی-فرهنگ نیوز، انتخابات ۱۳۸۸ یکی از فصل‌های مهم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود. نظامی که سی‌وچند انتخابات را به‌سلامت برگزار نمود و جریانات مختلف با آرای مخفی مردم انتخاب شدند و به مسند ریاست و نمایندگی رسیدند. جریاناتی که گه گاه مقابل هم بود، خروج محمد خاتمی از کابینه دولت هاشمی، خروج جریان احمدی‌نژاد از کابینه تندروی اصلاحات و… خود نشان‌دهنده صیانت جمهوری اسلامی ایران از انتخابات بوده است. به تعبیر امام راحل «میزان رأی ملت است» و این میزان است که باید سرلوحه قرار گیرد.

در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری اتفاقاتی صورت پذیرفت که حقیقتاً باید فتنه‌ای نامید که توانسته بود فضای کشور را غبارآلود کند. فضایی که اعتماد و امنیت در آن مورد هجمه بیگانگان قرار گرفت. در مورد این فتنه، نوشتار، کتاب، فیلم و… بسیار تولید و نگاشته شد، محتواهایی که هرروز عمق دسیسه دشمنان انقلاب اسلامی را بیشتر از پیش روشن می‌نماید. اما در این نوشتار بر آن هستیم تا به بررسی ضربات فتنه به انقلاب اسلامی بپردازیم، ضربات و خساراتی که نه‌تنها در این یادداشت نمی‌توان به همه آن‌ها اشاره کرد بلکه جبران آن نیز نمی‌تواند از سوی اربابان فتنه و معاندین جبران شود.

پیچیدگی فتنه آن‌چنان ابعادی دارد که باید آن را نظام فتنه و نظام براندازی دانست. نظامی که تئوریزه کردن روش‌های انقلاب مخملی را در دستور کار خود قرار داده و تا میزانی نیز با غفلت و جهالت بعضی از ساکتان به‌پیش رفت تا آنجا که رهبر معظم انقلاب ندای «این عمار» برآوردند و عده‌ای شروع به روشنگری نموده و سرانجام خروش میلیونی مردم در ۹ دی را به ارمغان آورد.

اما فتنه و نظام فتنه را موسوی و کروبی ایجاد نمودند یا اینکه آن‌ها رهبران میدانی این فتنه بودند؟ این سؤالی است که توسط تعداد زیادی از مردم پرسیده می‌شود گاها پاسخ‌های عاقلانه یا سخیفی به آن داده می‌شود. اما نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که حق چیست؟

میرحسین موسوی و مهدی کروبی افرادی نبودند که بازی‌های سیاسی را نشناسند و ندانند به کدامین سمت در حال حرکت هستند؛ اما آیا آن‌ها توان ایجاد چنین فتنه‌ای را داشتند؟ باید گفت خیر، آن‌ها نه‌تنها توان راه‌اندازی این جریان براندازی را نداشته بلکه ابزاردست کشوری بودند که هیچ‌گاه مردم آن فتنه و کودتای نظامی را درک نکرده‌اند؛ کشوری که هیچ‌گاه سفارت آمریکا در آن نیست.

آمریکا کشوری است که هیچ‌گاه سفارت آمریکا در آن نبوده است. بر همین اساس ملت آمریکا هیچ‌گاه کودتا و فتنه نخواهند دید. کشوری که تمام سعی خود را در براندازی و مقابله با نظام اسلامی انجام داد تا بتواند به سرانجامی برسد، ولی باز نیز با خروش مردم مسلمان و آگاه ایران نتوانست به اهداف خود و یارانش همچون سازمان منافقین، گروهک‌های برانداز و تروریستی خلق عرب، کومله، سلفیان تکفیری، جریانات تکفیری به‌ظاهر شیعی، سران اصلاح‌طلب همچون خاتمی، میرحسین، کروبی، بهزاد نبوی، فراریان روزنامه‌های زنجیره‌ای و … برسد. اهدافی که تنها هدفش نابودی شیعه، اسلام عدالت‌خواه و مجاهد در برابر رژیم صهیونیستی اسرائیل و استکبار است.

همان‌طور که اشاره شد خسران این حادثه هنوز نیز دامن جمهوری اسلامی ایران را گرفته است. خساراتی که می‌توان به شرح ذیل اشاره کرد:

الف ) خسارت‌های درون نظام

۱-      رکود اقتصادی، تعطیلی بازارها به دلیل در امان ماندن از آسیب رساندن گروهک‌های برانداز

۲-      جلوگیری از پتانسیل مشارکت ۴۶ میلیون نفری حاضر در پای صندوق‌های رأی

۳-      اتهام زنی به نظام در صیانت از رأی و تولید واژه تقلب در کشور

۴-      واردکردن خسارات انسانی اعم از ترور، کشته سازی، حمله به مأمورین و حافظان امنیت و…

۵-      معطوف نمودن نظام به حواشی و خارج کردن اهداف کشور از پیشرفت و توسعه

۶-      توهین، افترا و حرمت‌شکنی به مسئولان نظام

۷-      توهین، تمسخر ارزش‌های دینی و اعتقادی اسلام ازجمله توهین به عزاداران امام حسین (ع)، توهین به مفهوم ولایت‌فقیه که در طول ولایت امام معصوم است و…

۸-      القای شبهه در کشور و اغفال عده‌ای از مردم و قرار دادن آنان در مقابل انقلاب و نظام

۹-      نقض حقوق شهروندان و مخالفت با عقاید جامعه

ب ) خسارت‌های برون نظام

۱-      جلوگیری از استفاده انقلاب اسلامی از ظرفیت بیداری‌های اسلامی و اثرگذاری بر آن

۲-      موردتوجه قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در مجامع حقوق بشری و اتهام به نقض حقوق بشر

۳-      کاهش قدرت برون‌مرزی و افزایش فشار بر محور مقاومت

۴-      ایجاد شبهات ساختاری به جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین‌المللی

۵-      امیدوار سازی دشمن به عناد و لجاجت با مردم و نظام اسلامی

۶-      تصویب تحریم‌های کشنده و فلج‌کننده علیه نظام مقدس اسلامی که به حول قوه الهی با شکست مواجهه گردید.

۷-      رسمی شدن فعالیت معاندین نظام در کشورهای دیگر همچون سازمان منافقین، گروهک‌های به‌اصطلاح حامی حقوق بشر و…

۸-      ایجاد ترس و واهمه از سرنوشت انقلاب اسلامی در میان مستضعفین جهان

این‌ها بخشی از خسارت‌های فتنه‌گرانی است که سالیان سال هم اگر توبه کنند، این خسارات عظیم را نمی‌توانند جبران نمایند. فتنه‌گرانی که با پشت کردن به سی‌ویک سال انقلاب اسلامی و خون‌های بی‌گناهان و شهیدان راه حفاظت از این انقلاب، دست به سمت اربابانی دراز نمودند تا آنان را یاری کنند.

نکته مهم که موردتوجه است عدم بیان فتنه از سوی برخی از فعالان سیاسی است که نمی‌خواهند پذیرای حق باشند و به تعابیر مختلفی می‌پردازند، از بیان واقعیت شانه خالی نموده و حرکت مردمی ۹ دی را هوشیارانه به فراموشی سپردند به‌طوری‌که آن حرکت را هیچ نمی‌دادند.

بر همین اساس رییس جمهوری اسلامی ایران، جناب دکتر حسن روحانی در سخنرانی خود علیه جریان فتنه موضع‌گیری نموده و  ۹ دی را حرکت مردمی برای دفاع از اهل‌بیت (ع) دانستند، دفاعی که دفاع از فرهنگ عاشورا بود، ایشان بیان می‌دارد: «مردم برای حمایت از جناحی خاص به میدان نیامدند، آنچه مردم را به حرکت درآورد دلدادگی مردم ایران به عاشورا و ارزش‌های انسانی برآمده از آن بود. مردم باهدف دفاع از اسلام، اهل‌بیت (ع) و انقلاب اسلامی به حرکت درآمدند، چون احساس کرده بودند به فرهنگ عاشورا اهانت شده و بیگانگان زمینه را برای مداخله مناسب یافته‌اند». این بیان خود عمق اندیشه راهبردی رئیس محترم جمهوری را نشان می‌دهد. رئیس‌جمهوری که هوشیار است و نسبت به فتنه سال ۸۸ که هدفش توهین به فرهنگ اصلی انقلاب و عاشورا بود موضع‌گیری قاطع می‌نماید. اما چیزی که گه گاه مشاهده می‌شود مشاهده ساکتان و یا نقش‌آفرینی اصحاب فتنه در مسئولیت‌های کشوری است؛ مسئولیت‌هایی همچون بکار گیری افراد در برخی وزارتخانه‌ها و دانشگاه‌ها، چیزی که سبب گردیده عده‌ای  به سمت سردادن شعارهای رفع حصر حرکت نمایند.

اما در این میان سؤالاتی برای هر فرد حق‌طلب ایجاد می‌شود که جای پاسخ دارد. سؤالاتی همچون:

آیا این‌گونه نیست که حکومت اسلامی و ولایت‌فقیه در استمرار ولایت انبیاء و ائمه اطهار است؛ لذا کسانی که در براندازی این حکومت نقش‌آفرینی می‌کنند بغات نمی‌باشند و حکم بغات در اسلام مشخص نیست؟ آیا ظلم و خسارت‌هایی که به‌نظام اسلامی وارد نمودند که در بالا به بخشی از آن اشاره گشت، ظلم کوچکی است و اگر هر فردی  در هر جای دنیا چنین کاری می‌نمود با او چه برخوردی می‌شد؟ و آیا باز شعار رفع حصر سر می‌دادند؟ آیا کشیدن اسلحه از سوی هواداران این افراد اقدام علیه امنیت و محاربه نیست؟ آیا حکم رهبری محاربه در فقه و شریعت اسلام آزادی و رفع حصر است؟ آیا بیان حمایت مستقیم از سوی رئیس‌جمهوری آمریکا و وزیر خارجه وقت او از فتنه گران و حضور این افراد در کشورشان و افشا شدن اسناد جاسوسی و حضور سرویس‌های بیگانه، باز معنای آزادی را می‌رساند یا باید دادگاهی تشکیل گردد و به اسناد رسیدگی شود و جاسوسی و خیانت فتنه گران و سران آن رسیدگی گردد؟ و اگر این‌چنین شد باز حکمشان آزادی است یا به جرم جاسوسی باید اعدام گردند؟ آیا لطف نظام آنان را خوشحال نموده و سرخوش از این خوشحالی این‌چنین مفتخر به جنایت علیه بشریت می‌نازند؟ آیا حمایت رژیم غاصب و جانی صهیونیستی برایشان ننگی کوچک است؟ و هزاران سؤال بی‌جواب که هر شب و هر شب تفکر هر حق‌طلب و انسان آزاده‌ای را به خود مشغول می‌کند.

در آخر نباید از یاد برد همه بررسی‌ها نشان از این دارد که هدف فتنه خدشه به آرمان‌های امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی و جایگاه و موقعیت این نظام اسلامی بوده است، هدفی که همه توان سران خارجی و عوامل داخلی فتنه برای آن جمع شد؛ اما با کمک الهی و هوشیاری مردم مسلمان ناکام ماند

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا