بصیر گزارش می دهد

نفع سیاسی ایران در رابطه با آمریکا چیست؟

به گزارش بصیر به نقل از بلاغ، یکی از موضوعات همواره مورد بحث چند دهه اخیر عرصه بین الملل، موضوع تعامل و رابطه ایران و آمریکا می باشد.

رابطه ایران و آمریکا از اواسط قرن نوزدهم میلادی آغاز و در سال۱۹۴۴در حد سفیر بین دو کشور برقرار شد تا اینکه آن کشور سیاست همراهی با انگلیس را پیش گرفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که با هدایت روزولت مامور مخفی سیا به نام عملیات آژاکس به مرحله اجرا گذاشته شد در پی آن نقش آمریکا در سیاست خارجی ایران پررنگ تر شد به گونه ای که محمدرضا پهلوی صراحتا می گفت؛ سلطنت خود را پس از خدا مدیون روزولت است.
این روابط استعماری ادامه داشت تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و سیاست ضد آمریکایی به دلیل حمایت آمریکا از دیکتاتوری محمدرضا و کشتار مردم در ایران تقویت شد و دخالت های مستمر این کشور در امور داخلی ایران و حمایت از گروههای معاند و منافق برای براندازی انقلاب نوپای اسلامی و نهایتا تسخیر لانه جاسوی موجب قطع روابط ایران و آمریکا شد.
در زمان پهلوی چنان چپاولی از سرمایه های ایران توسط آمریکا صورت گرفته بود که این قطع روابط را بر نتابید و جنگ و تحریم های گسترده ای علیه ایران وضع نمود تا از این طریق ایران را مجبور به عقب نشینی کند البته هموراه در کنار این تحریم ها نوعی نگاه به برقراری ارتباط با ایران داشته است که گاها این نگاه با اصرار نیز بوده است اما همواره به دلیل نیات پلید و خصمانه آنها، این اصرار با بی اعتنایی جمهوری اسلامی ایران همراه بوده است.
بعد از روی کار آمدن دولت آقای روحانی، مذاکرات مستقیم با آمریکا توسط دولتمردان مطرح شد متاسفانه این اعلام مذاکره مستقیم ایران و آمریکا از طریق برخی رسانه ها چنان مطرح می شود که گویی این ایران است که به شدت به این ارتباط نیاز دارد و برای مرتفع شدن همه مشکلات کشور باید به آمریکا متوسل شد این نوع تبلیغات باعث شد آمریکا بعد از اصراهایی که در گذشته داشت سیاست خود را تغییر دهد و دست پیش گرفته و نگاه کدخدائی بودن خود را دنبال کند و حتی در نوع گفتار نیز ایران را همچون یک زیر دست نگاه کرده و در کوچکترین مسائل داخلی و نوع رفتار مسئولین سیاست خارجی ایران نیز دخالت کند.
البته با رفتارهای خصمانه آمریکا بعد از مذاکرات هسته ای ژنو کمی از فتیله دوستداران رابطه مستقیم با آمریکا کاسته شد زیرا مذاکرات ژنو بهترین فرصت بود تا مشخص شود تغییر در دیپلماسی ایران باعث تغییر نگاه استعماری امریکا نخواهد شد.

دلایل اصرار آمریکا برا برقراری رابطه با ایران:

۱- تابو شکنی از سیاست های ضد آمریکایی در منطقه به این معنی که به تمام کشورهای دنیا نشان دهد که هیچ کشوری یارای ایستادگی در برابر سیاست های آمریکا را ندارد و حتی ایران بزرگترین کشور مقاومت کننده بعد از ۳۰سال در برابر آمریکا زانو زد و تسلیم خواسته ای این کشور شد این مهمترین هدف آمریکا است که باید مد نظر مسئولین سیاست خارجی ایران قرار گیرد.
۲- ایران به دلیل موقعیت ژئو پلیتیکی، ژئو استراتژیکی و ایدوئولژیکی نقش محوری در خاورمیانه بخصوص کشورهای اسلامی دارد این گزاره را آمریکا به خوبی می داندبه همین دلیل به دنبال این است تا با رابطه با ایران این نقش را کنترل کند و آن را به حاشیه براند همانطور که بعد از مذاکرات ژنو که مذاکرا ایران با۵+۱ بود نه مذاکره مستقیم با آمریکا ؛ایران را به حاشیه برد تا نتواند همه چیز را به نفع ملت سوریه تغییر دهد.
۳- تضمین امنیت اسرائیل مسئله ای که آمریکا تحت هر شرایطی به دنبال آن است، ایران بعد از پیروزی انقلاب همواره اسرائیل را غده سرطانی قلمداد می کند که نابودی آن ضروری می باشد، انجام مذاکرات و ارتباط با ایران به زعم آمریکا میتواند مواضع ایران را نسبت به رژیم صهیونیستی تعدیل نماید و روند مذاکرات به اصطلاح صلح را احیا نماد.
متاسفانه در سیاست خارجی ایران زمانی مسئله رابطه با آمریکا مطرح می شود همه چیز نگاه اقتصادی و آزادی پول های به ناحق بلوکه شده ایران به خود می گیرد، در صورتی که آمریکا تنها با نگاه سیاسی رابطه و مذاکرات را دنبال می کند زیرا می داند در پی آن می تواند سیاست استعماری خود را دنبال کند و به اهداف اقتصادی نیز دست پیدا کند.
 
حال به راستی نفع سیاسی ایران در رابطه با آمریکا چیست؟ صادر نشدن قطعنامه علیه ایران که همواره بر پایه دروغ بوده است، دست برداشتن آمریکا از تهدیدات نظامی و اقتصادی نمی تواند توجیه سیاسی برای برقراری رابطه ایران و آمریکا باشد که البته آمریکا در این مدت کم به همین حداقل های تعهدی خود پایبند نبوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا