بصیر بررسی می کند

«ازدواج سپید» یا «روابط سیاه»؟!/معضل خانه های مجردی

به گزارش بصیر،  این روزها مهم ترین دغدغه جوانان برای ازدواج اشتغال است و این در حالی است که مسائلی چون، اشتغال بانوان، تحصیلات عالیه، شغل پشت میزی و مسائلی از این دست کار را برای مردان جوان سخت کرده است.

کاهش میزان و کیفیت رابطه با والدین، ناامیدی نسبت به آینده و مبهم بودن آن، تمایل به زندگی مجردی و مستقل از خانواده، نبود مهارت های لازم برای حل مشکلات زندگی از دیگر مسائل جوانان و کاهش آستانه تحمل در رویارویی با مشکلات از مورادی است که عرصه را بر جوان امروزی تنگ کرده و منجر به بروز پدیده ای شوم در جامعه شده است.

پدیده ای که برخی از آن به «ازدواج سپید» یاد می کنند در واقع به نوعی «رابطه سیاه» است که عواقب بی توجهی برخی مسئولین به مشکلات جوانان است و در صورت مرتفع نشدن دامنگیر جامعه خواهد بود.

در این میان نقش والدین در ازدواج بسیار چشمگیر است و مسئولیت پذیر بار آوردن پسر و دختر خانواده جز هنجارهای اجتماعی است که رو به زوال می‌رود.

«ازدواج سپید» یا همان «رابطه سیاه» به دنبال کاهش مسئولیت پذیری جوانان در مسئله ازدواج حاصل می شود.

رابطه‌ای که دختر و پسر بدون عقد شرعی زیر یک سقف زندگی می‌کنند. این رابطه‌ نه با فرهنگ و باورهای دینی ما سنخیت دارد و نه با اصول اخلاقی؛ به همین دلیل مشکلاتی پیش خواهد آورد که بعضاً جبران ناپذیر است.

این مشکلات باعث ناامیدی جوانان نسبت به آینده، افسردگی اجتماعی، افزایش ناهنجارها و بزهکاری‌ها و شیوع روان پریشی‌ها و انواع بیماری‌های روانی می‌شود.

باید اذعان داشت که هدف از تشکیل خانواده ارضای غریزه جنسی نیست، بلکه دوام و بقای جامعه و موفقیت فرزندان و آینده کشور است، مسئله ی ارضای غریزه جنسی شاید کم‎ترین اهمیت را در تشکیل خانواده داشته باشد، این مسئله ی مهمی است که امروز به آن توجه نمی شود.

رابطه سیاه بین دختران و پسران منجر به ازدیاد تجردگرایی دختران، کمرنگ شدن اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی مردم، الگوبرداری از ماهواره و رسانه های بیگانه می‌شود. همچنین بی اعتنایی به نظام خانواده، عدم مسئولیت پذیری دختران و پسران برای زندگی اجتماعی و جامعه پذیر کردن آنها، نبود امکانات برای ازدواج از جمله مسکن و بیکاری می تواند در شکل گیری چنین روابطی تأثیرگذار باشد.

در واقع جوانی که شغل ندارد به سمت زندگی بدون تعهد با یک دختر می رود. این نوع زندگی به معنای تشکیل خانواده نیست بلکه دختر و پسر یک خانوار را شکل می دهند، چرا که خانواده به معنای وصلت دختر و پسر و تشکیل یک زندگی است اما خانوار زمانی استفاده می شود که افرادی زیر یک سقف زندگی می کنند، مانند دانشجویان در یک خوابگاه دانشجویی.

* خانه های مجردی جایی برای روابط سیاه

علاوه بر حل معضل بیکاری، تسهیل ازدواج  و سوق دادن جوان به سمت ازدواج آسان می‌تواند چون دژی محکم در برابر فرهنگ ناصحیح غرب باشد.

کم توجهی به دغدغه جوانان چون ازدواج موجب پیامدهای منفی می‌شود. جوانانی که شغل مناسب و محل سکونت دارند اما از عهده خرج و مخارج عروسی برنمی‌آیند و دائم به فکر فرار از این قضیه هستند به خانه‌های مجردی خود پناه می‌برند.

اگر تا چند سال پیش زندگی تجردی شیوه مناسبی برای زندگی جوانان چه از نظر آنان و چه از دید خانواده‌شان نبود ولی استقلال اقتصادی نسبی در اقشاری از جوانان و ادامه تحصیل آنان باعث شده است که زندگی در خانه‌های مجردی به یک سبک زندگی اشتباه تبدیل شود که این شیوه زندگی در سنین پایین‌تر تبعات نامناسب‎تر و گسترده‌تری به همراه دارد. ضمن اینکه فرهنگ جامعه ما نگاه مثبتی به زندگی مجردی ندارد و تبعاً مشکلات بیشتری به لحاظ اجتماعی در مسیر آنان قرار می گیرد.

معضل «خانه‌های مجردی» و «روابط سیاه» آنقدر به هم وابسته‌ا‌‌‎‌‌ند که هر کدام به نوبه خود موجب بروز دیگری می‌شود و مرتفع ساختن هر کدام از این معضلات منجر به حل نیمی از صورت مسأله خواهد شد.

* ازدواج آسان در گرو پایبندی به اصول دینی و سبک زندگی اسلامی است

بی شک فراگیری اصول و ارزش‌های اسلامی و پایبندی به فرهنگ اصیل اسلامی  نیاز به آموزش دارد و در این میان خانواده بسیار تأثیر گذار است.

مهارت‌هایی چون مهارت‌های کارآفرینی از طریق موسسات با تجربه می‌تواند به توانمندسازی و در نتیجه یافتن موقعیت مناسب شغلی کمک کند. افزایش مهارت‌ها در همه سطوح وجود دارد و حتی دانش آموختگان در سطح دکترا نیز در صورت لزوم برای ورود به بازار کار به دنبال مهارتهای فوق دکترا هم هستند که به نوعی ایجاد توانمندی میان فارغ التحصیلان مقطع دکترا را موجب می‌شود.

رفع دغدغه‌های جوانان زمان بر است و آن‌را نمی‌توان به سرعت حل کرد ولی می‌توان آن‌ را مدیریت کرد. دستیابی به شغل مناسب بر اساس توانمندی‌های فردی شاید در مدت کوتاه امکان پذیر نباشد، اما نباید برای رسیدن به شغل مورد علاقه و مناسب بیکار نشست. برخی از مشاغل می تواند تجربه‌ای برای فرد ایجاد و او را برای رسیدن به سطوح بالاتر آماده کند.

* خانواده و آموزش سبک زندگی

امروزه فرزند محوری باعث شده است که والدین فرزندان را از مشکلات خانواده دور کنند و جوانان نیز خود را درگیر مشکلات خانواده نکنند. رو‌ در رو نشدن با مشکلات طبیعی زندگی باعث کاهش تجارب و نحوه رویارویی این قشر شده و در نهایت آستانه تحمل آنان در مقابل مشکلات خانوادگی کاهش یافته است. جوانان در برخورد با مشکلات جاری زندگی از مهارت کافی برای تحلیل و حل مسایل برخوردار نیستند و خیلی زود تسلیم مشکلات می‌شوند.

کاهش آستانه تحمل جوانان نسبت به نسل‌های قبلی باعث شده است که ازدواج‌های ناموفق، شیوع بیشتری داشته باشد و درصد طلاق روند صعودی پیدا کند. نبود درک متقابل میان والدین و فرزندان باعث کاهش علایق، فضای گفت‌وگو و تعاملات مشترک میان آنها شده است.

با نگاه آینده پژوهانه به مسائل جوانان در‌خواهیم یافت به جای اینکه پس از وقوع پدیده‌های ناخواسته و نامطلوب در پی اصلاح و ترمیم آنها برآییم باید احتمالات را در وقوع تبعات ناخواسته پیش‌بینی و برای کاهش آن‌ها تلاش کنیم. به عبارت دیگر از زمینه‌های بروز این مشکلات جلوگیری کنیم.

مهارت‌های ایجاد ارتباط میان جوانان و والدینشان باید هم برای جوانان و هم والدین آموزش داده شود. والدین نیازمند توانمندی‌هایی برای ارتباط بیشتر با جوانان و درک نیازهای آنها هستند. زندگی امروز نیازمند مهارت‌هایی است که از طریق آموزش قابل دریافت است.

طیف وسیعی از سازمان ها و نهادها می‌توانند در این زمینه مشارکت کنند. از رسانه‌های جمعی که بیشترین مخاطبان را دارند گرفته تا پایگاه‌های مردمی شهرداری در محلات مختلف مانند سراهای محله. این سازمان‌ها می‌توانند آموزش مهارت‌های خانواده به والدین را در فهرست برنامه‌های آموزشی خود قرار دهند.

باید بدانیم دغدغه‌ها صرفا برای جوانان نیست؛ بلکه خانواده و مسئولان هم دیگر اضلاع این مثلث هستند. امیدواریم معضلات پیش‌روی ازدواج جوانان بررسی و از نگاه مدیران و مسئولان، خانواده‌ها و هم خود جوانان راهبردهایی تبیین شود.

 

بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا