هشداری که نادیده گرفته شد

تدبیر در برابر تدلیس

به گزارش بصیر، قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی هایشان دعا کردند تا خداوند قلب های مردم را در انتخابات هدایت کند. پس از انتخاب دکتر روحانی نیز در حالیکه به گمان برخی ها از جریان منتقد حاکمیت به دولت رسیده بود، مقام معظم رهبری در سخنرانی دیگری در جمع مسئولان و کارکنان قوه قضائیه در تاریخ پنجم تیر فرمودند: در این انتخابات خدا دل های مردم را هدایت کرد.

اما راز هدایت دل های مردم به سمت این انتخاب را می توان این روزها و پس از توافق آنچنانی ژنو درک کرد. فشار اقتصادی که می رفت بذر برخی تردیدها را در مواجهه با غرب و به خصوص امریکا در افکار عمومی مردم بکارد و غرب گرایان داخلی نیز بر شعله ور شدن آتش چنین فضایی می دمیدند و در حالیکه این تردید می توانست روح انقلاب را دچار خدشه کند، نیاز بود اتفاقی رخ دهد تا این تردید جای خود را به وحدت فکری و ایدئولوژیکی مردم در مبارزه و مقاومت علیه استکبار دهد و این نتیجه حاصل شود که حیات عزتمندانه در سایه مقاومت بدست می آید و قضیه انرژی هسته ای تنها بهانه ای برای اعمال فشار به ایران است تا مسیر اسلامیت نظام دچار تزلزل شود.

اما همه اینها دلیل نمی شود تا عملکرد دولت تدبیر و امید که تمرکز اصلی خود برای رفع مشکلات را سیاست خارجی قرار داد، مورد نقد قرار نگیرد. از ریاست محترم جمهور با وجود تجربه ای که از عهد شکنی غرب در دوران مسئولیت هسته ای اش وجود داشت، انتظار می رفت با همان سبک و سیاق قبلی به مذاکره برای حل و فصل پرونده هسته ای نرود. اما این طرز تفکر که حیات این نظام باید در چارچوب حیات و حتی حفظ آبروی غرب تعریف شود به مطرح شدن تاکتیک برد-برد در مذاکرات و تلاش برای حذف شعارهای ضد امریکایی رسید.

متاسفانه دست دوستی و یا به عبارتی پسندیده تر دست تعامل سازنده در حالی از سوی مسئولین دولتی ایران به سوی مسئولین امریکایی دراز شد که امریکا به دنبال بهره برداری از امتیازگیری از ایران بود و عجب اینکه دولت جدید ایران با طلب مغفرت و رحمت به پای میز مذاکره رفت! و همین موضوع همانطور که انتظار می رفت سبب حریص تر شدن استکبار شد و به رودست خوردن تیم هسته ای انجامید.

باور به کدخدایی امریکا و نادیده گرفتن سیاهی های تاریخی این حکومت استکباری در قبال ایران و اعتقاد به اینکه کوتاه آمدن از مواضع هسته ای به چرخیدن چرخ های اقتصاد کمک می کند و وعده برطرف شدن مشکلات در بازه زمانی کوتاه از اشتباهاتی بود که به اشتباهات دیگری انجامید که از جمله آن برقراری تماس تلفنی بین روسای جمهور ایران و امریکا، اسفناک نشان دادن وضعیت اقتصادی ناشی از تحریم ها، تلاش برای حذف شعارهای ضد امریکایی، دیدارهای ظریف و کری، محرمانه نگه داشتن مفاد مذاکرات، ضعف حقوقی در تنظیم توافق نامه و بازگذاشتن دست امریکا در یاوه گویی ها، حجم بالای تعهدات ایران در قبال دریافت اندک و تعجیل در رسیدن به یک توافق با اعطای امتیازات بیش از حد بوده است.

اما این توافق که دیگر می توان گفت بطور کامل نقض شده است و امتیاز اصلی آن برای ایران که ادامه نیافتن تحریم ها بود از طرف امریکا نادیده گرفته شد، تا به اینجا دستاوردهای جالبی داشته است. اول اینکه نقطه روشنایی و تکیه گاه قابل اعتمادی برای قدرت رو به افول امریکا در جهان و منطقه شد و امریکا این جرأت را پیدا کرد که با استفاده از این توافق در بوق و کرنا بدمد و جار بزند که سردمدار مقاومت نادم و پشیمان از گذشته، با اعطای امتیازات فراوان به سمت توافق با ما حرکت کرد و این پیغام را از طریق رسانه های قدرتمند خود مخابره کرد که دیگر جریان های مقاومت و جریان بیداری اسلامی در منطقه از این وضعیت عبرت بگیرند. در همین راستا شاید زننده ترین تصویر در طول سال های پس از انقلاب برای مستضعفین جهان که انقلاب را نقطه روشنی برای خود می دانستند، تصویر گفتگو و درنهایت دست دادن ظریف و کری بوده است.

حریص تر شدن اسرائیل و جرأت یافتن در تقاضای کسب امتیازات بیشتر از ایران از جمله نتایج دیگر این توافق بوده است که باعث دل آزردگی می شود. اهانت به ملت ایران هم شدت بیشتری پیدا کرد که از جمله این ها می توان به فریبکار و غیرقابل اعتماد دانستن ایرانی ها اشاره کرد. مهمتر اینکه یکی از اهداف توافق، دور کردن ایران از وضعیت جنگی بوده که این هم نه تنها حاصل نشد بلکه انجام تعهدات از سوی ایران اهرم فشار جدیدی برای تهدید به جنگ شد و این ها همه مواردی است که تیم هسته ای ایران باید پاسخگو باشد.

اما نکته مهم اینجاست که چرا مسئولین دولتی پس از نقض آشکار و هتاکانه این توافق نامه توسط امریکا باز به پایبندی خود به آن اصرار دارند و حال اینکه انتظار می رود آنها با موج عزت خواهی مردم همراه شوند و با بازگشت به روحیه انقلابی به جای تلفن های مکرر برای تداوم مذاکرات و احتمالا اعطای امتیازات بیشتر، با آغاز مجدد کلیه فعالیت های هسته ای از جمله غنی سازی ۲۰ درصد، با تدبیر پاسخ قاطعی به این تدلیس امریکا دهند و راه را برای زیاده خواهی های دیگر ببندند.

همانطور که مقام معظم رهبری فرموده بودند ثابت شد که دولت آمريکا غيرقابل اعتماد و خودبرتربين و عهدشکن است و اصرار برای ادامه این مسیر مسلما به ضرر جریان مقاومت، ملت ایران و حتی خود دولت تدبیر و امید خواهد بود. پیش از این جریان هایی نسبت به این رویکرد دولت هشداره داده بود و اکنون انتظار می رود تدبیر دولت هم به این نتیجه رسیده باشد تا الآن که می شود این قضیه را جمع کرد، کار تمام شود وگرنه با اصرار بی مورد ممکن است کار به جاهایی برسد که هزینه های جبران سنگین شود.

سرچشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گرفتن به پیل

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا