دستبرد مسلحانه دزد ناشی به بانک
بصیر،ساعت ۱۳ و ۵ دقیقه سه‌شنبه مدیر بانک پاسارگاد در خیابان هاشمی تهران با پلیس تماس گرفت و از دستبرد مسلحانه به بانک و دستگیری سارق توسط اهالی محل خبر داد .
ماموران با حضور در بانک مشاهده کردند دست و پای مردی با پارچه بسته شده و از وی دو قبضه کلت کمری کشف شده است. ماموران با تحقیق از مدیر بانک متوجه شدند پنج دقیقه پیش سارق مسلح در حالی که کلاه کاسکت به سر داشته وارد بانک شده و با تهدید افراد حاضر در آنجا ۲۰۰ میلیون تومان موجودی صندوق بانک را دزدیده و گریخته بود که با هوشیاری مردم دستگیر شد .
روز گذشته متهم پس از بازجویی در شعبه اول بازپرسی دادسرای ویژه سرقت با دستور قاضی نصرتی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
متهم ۳۰ ساله به نام امیر در حاشیه جلسه بازپرسی در گفت‌وگو با جام‌جم به تشریح نقشه خود پرداخت.
سابقه داری؟
تا حالا کلانتری هم نرفته‌ام. این اولین‌بار است که مرتکب جرمی می‌شوم.
چرا تصمیم به سرقت مسلحانه گرفتی؟
من در زمینه نصب کانال کولر فعالیت داشتم. کارم خوب بود تا این که دچار حادثه شدم و دیگر نمی‌توانستم مثل سابق کار کنم. برای تامین هزینه‌های درمانم مجبور شدم از دوست و آشنا پول قرض بگیرم. ۴۰ میلیون تومان بدهکار بودم. با این حال برای هزینه درمان مادرم هم ۱۹ میلیون تومان پول لازم داشتم.
چطور نقشه دزدی مسلحانه را طراحی کردی؟
من مشتری همین بانک خصوصی بودم و خانه‌ام نیز همان حوالی است. یک ماه قبل که برای برداشت پول از حسابم به بانک رفته بودم، متوجه شدم می‌توان از گاوصندوق بانک براحتی سرقت کرد و از همان زمان وسوسه سرقت سراغم آمد.
بعد چی شد؟
با تماشای فیلم صحنه سرقت در یک بخش خبری، شیوه سرقت و فرار را یاد گرفتم. موتورم را فروختم و دو قبضه کلت خریدم. اما برای اجرای نقشه نیاز به موتور داشتم. بنابراین از طریق سایت دیوار فروشنده موتورسیکلتی را فریب داده و او را به محل قرار کشاندم و موتورش را دزدیدم.
از روز سرقت بگو؟
چندروزی بانک را زیرنظرگرفتم تا این که متوجه شدم حدود ساعت ۱۳ سربازی که نگهبان آنجاست، دقایقی محل را برای خوردن ناهار ترک می‌کند. بنابراین روز سرقت در همان ساعت وارد بانک شدم. مدیر بانک و بقیه افراد حاضر را که حدود ده نفر می‌شدند تهدید کرده و از صندوقدار خواستم ساک ورزشی و کیسه زباله را پر از پول کند. آنها مقاومتی نکردند و همراه پول‌ها از محل فرار کردم.
چطور دستگیری شدی؟
چند رهگذر با مشاهده من که مسلح بودم متوجه دستبرد به بانک شده و تعقیبم کردند. آنها ابتدا به من حمله کردند که بناچار موتورم را در خیابان رها کرده و با برداشتن ساک و نایلون پول‌ها فرار کردم. فرارم زیاد طول نکشید و دستگیرم کردند. فقط پنج دقیقه بعد از سرقت دستگیر شدم. در جریان سرقت فقط یک تیر شلیک کردم، آن هم به زمین برای ترساندن افرادی که تعقیبم می‌کردند. من ناشی بودم و به همین دلیل زود گرفتار شدم.
چرا قرص برنج همراه داشتی؟
برای این که اگر در اجرای سرقت ناکام ماندم و دستگیر شدم، با خوردن آن خودکشی کنم که ناکام ماندم و مردم فرصت این کار را به من ندادند.
چقدر سرقت کرده بودی؟
حدود ۲۰۰ میلیون تومان. البته بعد از سرقت متوجه شدم.
