شمس الواعظین در اندیشه «بدحجابان خانه مقامات و علما»

به گزارش بصیرنیوز،«ماشاءالله شمس‌الواعظین»، از چهره‌های ستادی اصلاح‌طلب به تازگی در بخشی از یک گفت‌وگو راجع به فوتبال و ژورنالیسم ورزشی، به مسئله «حجاب» نیز اشاره کرده و گفته است:

«الان مسئلۀ حجاب در جامعۀ ما مطرح است، باید به این نکته توجه کنیم که این چیزی که به عنوان حجاب در ایران رایج است، با هیچ ملاک شرعی‌ای مطابقت ندارد. حجاب یعنی آنچه در ترکیه و بیروت و لندن می‌بینیم. ترک‌ها می‌گویند ایرانی‌ها ترم یا اصطلاح “بدحجاب” را به باحجاب و بی‌حجاب اضافه کرده‌اند. بدحجابی که حجاب نیست. پیامی که من از این بدحجابی می‌گیرم این است که جامعۀ ایران سبک زندگی‌اش را، متناسب با برداشتش از گیتی و جهان، به حکومت تحمیل می‌کند. و این سبک زندگی از خانه‌های خود مقامات و علما هم سر بر می‌آورد. آقازاده‌ها و نوه‌های مقامات و علما، دیگر چنان زندگی نمی‌کنند که آن‌ها می‌خواهند.»

به گزارش خبرآنلاین، او سپس درباره مفهومی به نام «درخشندگی‌های ملی» در عرصه‌هایی مثل ورزش تصریح کرده است:

وقتی ما درخشندگی‌های ملت را در همۀ عرصه‌ها به بالاترین حد خودش در مقیاس‌های جهانی می‌رسانیم، گویی داریم به حکومتگران خودمان می‌گوییم که ما به این شکل می‌خواهیم جهانی فکر کنیم و زندگی کنیم و اگر شما مایل نیستید خواست ما را بپذیرید، پس باید اوت بشوید و بروید بیرون؛ اگر هم مایلید که بمانید، پس باید حامی و پشتیبان ما باشید. این یک واقعیت است.

این فعال اصلاح‌طلب در بخش دیگری از صحبت‌هایش، راجع به حضور زنان در ورزشگاه‌ها نیز می‌گوید: «آقایانی که مخالف ورود زنان به ورزشگاه‌ها هستند، در «وقت اضافۀ زمان» دارند زندگی می‌کنند. یک روح پنهان در جامعۀ ما وجود دارد که معتقد است ورود زنان به ورزشگاه‌ها، خلاف بیّن شرعی نیست. جامعۀ ایران هم در این موارد بسیار عفیف است ولی وقتی احساس کند ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌ها از موضع لجبازی و حفظ اتوریتۀ یک سنت یا تابو است، به این شکل اعتراض می‌کند. یعنی دختران با ظاهر پسرانه به ورزشگاه می‌روند.»[۱]

*آقای شمس‌الواعظین ظاهرا ماجرای «دختران خیابان انقلاب» و شیطنت غیر متمدنانه چند دختر برای حضور در ورزشگاه‌ها را جدی گرفته‌اند و آنرا نشانی از تغییر سبک زندگی در جامعه ایرانی می‌دانند.

این در حالی است که به گواه تاریخ، به گواه دین و به گواه عقل، چیزی به نام «حجاب» و پوشیدگی قبل از آنکه خواسته یک حکومت دینی در ایران باشد، خواسته‌ی خود مردمان و خانواده‌هاست…

به زبان سلیس‌تر اینکه فرض بر واقعی شدن اظهارات آقای شمس‌الواعظین، حکماً ایشان و خانواده‌شان در صدر معترضین به رها شدن حجاب و برداشته شدن روسری‌ها در جامعه ایرانی خواهند بود.

همچنین است که باید دانست پیدا شدن یک یا چند بدحجاب در بیوت مقامات و حتی شاید علما! نه به لحاظ سیاسی، نه به لحاظ جامعه‌شناسی و نه اساساً به لحاظ علمی؛ نشانی بر بدحجاب شدن عمومی جامعه و از آن بدتر؛ تحمیل یک سبک زندگی به حکومت نیست.

اشتباه دیگر نیز اینست که کسی بخواهد سبک زندگی مردم ایران را در برخی کافه‌های دودزده و مناطق خاص جستجو و به آن استشهاد کند.

اما وقتی که به همین «شخص» مقولاتی مثل خواست عمومی در زمینه حجاب، تربیت‌یافتگی شهدای مدافع حرم در سبک زندگی عمومی مردم ایران و یا مثلا شرکت چشمگیر اکثریت مردم ایران در رخدادهایی مثل راهپیمایی ۲۲ بهمن و یا ۹ دی و ایضاً انقیاد مردم از قوانین موضوعه کشور (که مؤید مقبول بودن نظام اسلامی است) گوشزد می‌شود؛ یا خود را به تجاهل می‌زند، یه مثل سال ۸۸ حاضر به پذیرش رأی مردم نمی‌شود و یا مثل آقای حجاریان در کنایه به مفهوم شهادت از این می‌گوید که «حوری و قصر و ملائک، توجیه روحانیت بوده برای شهادت!»[۲]

این گناه مردم ایران نیست که چهره‌های جریان سیاسی خاص، جهان را با عینک لیبرالیسم تماشا می‌کنند…

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا