رمز حمایت سران استکباری غرب از فتنه گران چیست؟

سران فتنه؛نماد دوئل ملی و معارض با ولایت فقیه

به گزارش بصیر، درمدینه دو طایفه عرب نسبتا قابل ملاحظه به نام اوس وخزرج زندگی می کردند.

برحسب تاریخ عرب قبل  از اسلام ،اوس و خزرج دو برادری  بودندکه پس از رویداد حوادث طبیعی خانمان برباد ده مثل سیل و طوفان از جنوب عربستان  به سمت شمال مهاجرت کردند،آنها پس از رسیدن به یثرب(مدینه فعلی)در آنجا ساکن شدند.

در فاصله ای از آنها هم یک عده یهودی در اثر فشارهای حکومت روم،از شمال که منطقه آبادتری بودمتواری شده و در گوشه ای ازیثرب ساکن شدند و لانه و خانه ای برپا کردند.اوس و خزرج به اتفاق فرزندانشان آرام آرام تبدیل به یک خانواده بزرگ و به لحاظ تعداد بر یثرب تسلط روانی و جمعیتی پیداکرده اند،خزرج بزرگتر از اوس بود،آنها باهم دوست و برادر بودند و زندگی شیرین وخوبی داشتند.

یهودی های همسایه دیدند اوس و خزرج به لحاظ تعداد و جمعیت ،بافت غیرمتوازنی به نسبت جمعیت کم یهودیان تشکیل داد ،بنابراین به فکر چاره افتادند تا اینکه از تبدیل شدن آنان به یک قدرت منطقه ای جلوگیری و خطر علیه موجودیت خود را رفع نمایند،به خصوص اینکه اوسیان و خزرجیان پشتشان به دیگر اعراب هم گرم بود،در حالیکه یهودیان از مرکز یهودیت یعنی روم بریده بودند .

-فتنه انگیزی،اختلاف افکنی و تحریک این دو گروه عرب علیه هم، اقدام ماهرانه یهودی ها درآن مقطع بود که منجر به برادرکشی،پسرعموکشی و جنگهای پی درپی میان اوس و خزرج گردید.

-حزب فعال یهود در یثرب ،بواسطه این توطئه علیه این دو قوم عرب، چند بهره برداری استراتژیک نمود:

اولا: اوس و خزرج نیاز به اسلحه داشتند و یک گروه ازاین یهودی ها در صنایع فلزی کار می کردند،بنابراین سلاح ساختند و به آنان فروختند.

ثانیا: اینها در اثر جنگ بدهکارمی شدند و به کار و زندگی مختصری که داشتند نمی رسیدند بنابراین سراغ همسایه های یهودی می رفتند و از آنان پول استقراض می نمودند و یهودی ها با رباخواری، بهره های خانمانسوزی کسب کردند.

ثالثا: جوانان جنگ آور و رشید این دو قوم دراثر جنگ های پی درپی درمیدان نبرد کشته می شدند و ضمن پیرشدن نسل قبایل ،اداره خانواده های بی سرپرست هم برای اوس و خزرج مصیبتی بود .

-یهود درنهایت با جلوگیری از رمز “وحدت”و ایجاد “اختلاف”در بین این دو قوم ،استعداد پیشرفت و آرامش قومیتی را از آنان سلب نمود تا خود با “استعمار و استثمار” آنان ،در صدر قدرت و ثروت قرار گیرد.

-اخیرا ،پارلمان اروپا ،یک قطعنامه ۲۳بندی برعلیه ایران به تصویب رساند که می تواند تحلیل های گوناگونی داشته باشد،مانند اینکه “غرب”می خواهد فاز مذاکرات ۱+۵با ایران را از “موضوع خاص هسته ای”به موضوعات راهبردی دیگر جمهوری اسلامی بکشاند تا شاید بتواند “راهبرد”انقلاب اسلامی را به اصطلاح”ژنویزه”کند و…-لیکن آنچه که ماجرا را کمی مضحک می سازد.

حکایت حمایت دائمی و مستمر مجموعه “نظام سلطه جهانی” از “فتنه و سران فتنه”به سرکردگی آمریکا و رژیم صهیونیستی و پادوهای اروپایی شان است که در بند های قطعنامه اخیر پارلمان اروپا هم لحاظ شده است و البته قبل از آن هم در سفر هیات های اروپایی و بویژه سفر کاترین اشتون به عنوان مسئول سیاست خارجی اروپا ، با حاشیه مهمتر ازمتنی مثل دیدار با عوامل فتنه همراه وحمایت شفاف،همراه  شده بود.

و اما یافتن “رمز”حمایت “غرب استکباری” از “فتنه و سران فتنه”با توجه به داستان مصدر تحلیل،خیلی سخت نیست،چرا که سران فتنه:

– نماد “دوئل ملی”،نماد امت تقسیم بر دو،نماد زد و خوردهای خیابانی ،نماد “نفاق”و شکستن “وحدت ملی”و “اختلاف امت”،نماد  تجربه “انقلاب مخملین” در ایران،نماد چراغ سبز به عبور از خطوط قرمز نظام،-نماد معارضه با ولایت فقیه،نماد مشروعیت زدایی از انتخابات و مردم سالاری دینی،و…هستند.

-اگر سازمان توطئه در آن روز ،اوس و خزرج را به جان هم انداخت ،امروز “سران فتنه” از جانب نظام سلطه جهانی ،نماد”به جان هم انداختن”یک ملت بزرگ و مسلمان است ،پس باید از آنان حمایت کند و امید ببندد که البته خیال و خواب خام و ناتعبیری است و خواهد بود. 

 

 

منبع: بلاغ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا