اختصاصی، یادداشت/ مهدی آباد

گزارشی از گزارش یک جشن

بصیر/ مهدی آباد

molahezeh

چند وقت پیش به بهانه اولین سالگرد انتخابات ۹۲ کتابچه چاپ شد با نام “گزارش یک جشن”.این کتاب با صاحب امتیازی دانشگاه آزاد اسلامی و از انتشارات فرهیختگان بدست مخاطبان رسید.

خیلی منتظر ماندم تا کسی یا مرکزی جوابی و یا نقدی را بر این نوشته بنویسند و بیان کنند. اما تا این زمان خبری نشد و مجبور شدم تا علی رغم قراری که با خود و قولی که به چند از بزرگان دادم بنویسم.
گزارش یک جشن” از ۴ بخش تشکیل شده است،
بخش نخست:همانگونه که از موضوع اولین نوشته  در کتاب مشخص است این بخش سعی درمعرفی آیت الله هاشمی به عنوان یک منجی دارد.در اولین نوشتار این کتاب در صفحه ۱۷ و در اول آن آمده ” آیا هاشمی رفسنجانی می آید ؟آیا فرزند بهرمان-به معنای یاقوت سرخ- دوباره منجی کشور خواهد شد؟آیا شخصی که در ابتدای پیروزی انقلاب۱۰ سال در اداره «جنگ و بازسازی بعد از آن»بیشترین نقش را ایفاءکرد، دوباره پا به عرصه ماموریت دشوار دیگری میگذارد؟
این بخش که بخش اعظم کتاب را تشکیل می دهدبه روزشمار از خبر آمدن هاشمی تا رد صلاحت ایشان می پردازد و نوشته هایی از افراد مختلف (دکتر غلامعلی رجایی،صادق زیبا کلام،اسدالله بادام چیان،حجتالسلام علی عسگری مسیحمهاجری،محمد هاشمی و…) و بیانیه های آقای هاشمی قرار داده شده است.
جمیع این نوشته ها سعی در معرفی آیت الله هاشمی به عنوان منجی کشور و همچنین استقبال بالای مردم از ایشان و پیروزی حتمی وی با آرای بسیار بالادارد.
بخش دوم:از صفحه ۱۶۱ شروع می شود و در آن واکنش های سیاسیون درباره رد صلاحیت آیت الله هاشمی نوشته شده است از نامه حضرات آیات حائری شیرازی و موسوی اردبیلی گرفته تا نامه نوشته شده علی مطهری خدمت رهبری و تعیین پیشنهاد(بخوانید تکلیف) برای حضرت آقا مبنی بر اعلان حکم حکومتی در تایید صلاحیت آقای هاشمی و تایید عدم صلاحیت مهندس مشایی و همچنین نامه سرگشاده دختر حضرت امام خدمت حضرت آقا مبنی بر تایید صلاحیت وهمچنین داشتن صلاحیت آقای هاشمی برای رهبری ،نامه نوه محترم امام خمینی ره سید حسن خمینی با عنوان رنج نامه وی، و… که همگی سعی در تطییر آقای هاشمی داشته والقای این نکته در صورت حضور آیت الله هاشمی وی صد در صد برنده انتخابات شده وبه همین دلیل بود که ایشان را فاقد صلاحیت تشخیص داده اند تا از حضور دوباره وی در راس دولت جلوگیری نمایند و در ضمن آن قرار دادن مراکز دخیل در تایید صلاحیت ها -از شورری نگهبان تا وزارت اطلاعات- دردست گروهی خاص واستفاده این گره از این قدرت در جهت منافع شخصی وجناحی.
بخش سوم :مربوط به دوران پس از انتخاب دکتر روحانی می ابشد که در این مجال سعی کرده اند تا دولت تدبیر و امید را در حیطه سیاسی چپ (از مشارکت تا کارگزاران)قرار دهند وبه نوعی دولت را در یک دولت اصلاح طلب معرفی نمابند و از همه مهمتر اینکه پیروزی آقای روحانی بهعلت حمایت آیت الله رفسنجانی از ایشان بوده و حتی هاشمی را پیروز انتخابات معرفی کردند(صفحه ۲۴۳)
بخش آخر:این بخش که کوتاهترین بخش این کتاب است حمله ایست تمام جانبه به شورای نکهبان
این بخش با نوشته دکتراحمد توکلی و با عنوان«لطمه ای که شورای نگهبان به نظام زد»شروع  شد و به نظر می رسد که عنوان این نوشته خود معرف کامل این بخش است. دکتر در نوشته خود آورده است«… معلوم بود که اگر تصمیم بر این باشد که آقای هاشمی رد شود و آقای جلیلی،آقای غرضی و حتی آقای حداد تایید شوند،حتما قسمتی از سیستم اشکال دارد» در نوشته دوم این بخش که با قلم دکتر علی لاریجانی است بطور کلی قانون انتخابات ما را دارای مشکل تشخیص داده اند و مشخص نکرده اند که در صورت وجود مشکل چرا مجلس به وظیفه خود در رفع این مشکل عمل نکرده است.
در سه نوشته اخر این بخش که از ذکر نام نویسنده های آن خودداری مینمایم با عناوینی چون«آیا در شورای نگهبان میزان رای ملت نیست؟» و«اصل احراز صلاحیت مردم است» به نظر می رسد سعی شده  شورای نگهبان را در برابر ملت قرار دهند.
بخش آخر کتاب نوشته هایش مارا به یاد نوشته هایی انداخت که در سالهای پایانی دهه ۷۰ در روزنامه های زنجیره ای  و به قلم افرادی خاص چاپ می شده است.
شاید این نوشته ها هر کدام به تنهایی بدون منظور خاصی نوشته شده باشند ولی جمع آوری این نوشته ها  و چاپشان بطور یکجا
امید است مسئولین دانشگاه آزاد با وسواس بیشتری دراین قبیل فعالیت ها دامان مقدس آن مکان مقدس علمی- اسلامی رااز هر گونه شبهه ای دور نگه دارند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا