کارناوال فریب در خیابان های پاریس

بصیر، چهارشنبه گذشته منابع خبری اعلام کردند، افرادی با حمله به دفتر مجله فکاهی شارلی ابدو، ۱۲ نفر از جمله چند کاریکاتوریست این مجله را به ضرب گلوله کشتند. روز جمعه نیز به یک فروشگاهی در پاریس حمله شد و چندین نفر گروگان گرفته شدند. همزمان گروگان گیری دیگری در شمال پاریس روی داد. نکته قابل توجه آنکه تمام گروگان گیران به دست پلیس کشته شدند که خوب ابهامات بسیاری در باب این حوادث ایجاد کرده است.

 
عوامل و ریشه های اصلی حوادث تروریستی مذکور در حالی همچنان در پرده ابهام قرار دارد که مردم وحشت زده فرانسه دیروز تظاهرات انزجار از تروریسم برگزار کردند که به گفته رسانه های غربی مقاماتی از ۴۰ کشور در این راهپیمایی حضور داشتند.
 
هر چند این تظاهرات از سوی محافل رسانه ای و سیاسی غرب به عنوان مولفه ای مهم در مبارزه با تروریسم مطرح گردید، اما چند نکته در قبال آن قابل تامل است.
 
نخست آنکه چگونه است که وقتی مردم افغانستان، عراق و سوریه و… هدف تروریسم قرار می گیرند، کشورهای غربی به جای برگزاری چنین راهپیمایی هایی در این کشورها، اقدام نظامی صورت می دهند و به قتل عام هزاران انسان بی گناه می پردازند؟ آیا خون مردم فرانسه از خون مردم این کشورها رنگین تر است؟ اگر واکنش ها به حادثه تروریستی پاریس، مطابق با رویه گذشته سران کشورهای غربی باشد، به جای برپایی تظاهرات، باید اشغال نظامی فرانسه انجام می شد!
 
دوم آنکه این تظاهرات در حالی برگزار شد که تاریخ این حقیقت را در بر دارد که گروه های تروریستی به دست دستگاه های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا ایجاد شده اند و ده ها گروه تروریستی دیگر از جمله منافقین و… تحت حمایت غرب قرار دارند، چنانکه هم اکنون نیز داعش را تحت حمایت خود دارند. سخنان هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه دور اول ریاست جمهوری اوباما که در ابتدای حضورش در این سمت به ایجاد القاعده برای مقابله با شوروی در افغانستان اذعان کرد، چند ماه پیش نیز به نقش سازمان سیا در ایجاد داعش در سال ۲۰۰۶ اعتراف نمود، سندی قابل توجه در این عرصه است.
 
در حالی که ارتش عراق و سوریه در حال مبارزه با داعش هستند، آمریکا و متحدانش به ارسال سلاح و کمک های مادی برای آنان می پردازند. نمود عینی این امر را در کوبانی سوریه و چندین شهر عراق می توان مشاهده کرد. این سوال مطرح است اگر مبارزه با تروریسم هدف این راهپیمایی بوده، باید سران کشورهای غربی بویژه آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و مقامات ارشد ناتو به جرم ترویج تروریسم و فریبکاری در مبارزه با آن، محاکمه گردند.
 
مقامات رژیم صهیونیستی در حالی در این راهپیمایی شرکت کردند که به اذعان جهانیان، این رژیم بزرگترین تروریسم دولتی جهان است. هنوز چند روز از اذعان دستگاه های اطلاعاتی این رژیم و نهادهای جهانی مبنی بر اقدام صهیونیست ها در ترور دانشمندان هسته ای ایران نمی گذرد. جنایات صهیونیست ها در جنگ ۵۰ روزه غزه نیز شاهدی بر ماهیت تروریستی این رژیم است. تاریخ نشان می دهد که اکثر حملات تروریستی در جهان در سایه تحرکات صهیونیست ها بوده است.
 
لازم به ذکر است رژیم صهیونیستی دقیقا، سی سال پیش در لندن اقدام به ترور یک کاریکاتوریست (ناجی العلی) نموده و در مسیر قتل کاریکاتوریست ها در اروپا پیشگام است. در ضمن یادآوری این نکته مهم است که این نتانیاهو بود که چندی قبل ضمن مخالفت با حمله به داعش گفته بود، بگذارید مسلمان ها همدیگر را بکشند. زخمی های تروریستی داعش و النصره در بیمارستان های رژیم صهیونیستی مداوا می شوند و سران این رژیم به عیادت آنها می روند.
 
چگونه می شود که عاملان و مجریان تروریسم در پاریس در کنار مردم قرار گرفته و ادعای مبارزه با تروریسم سر می دهند.! جالب توجه آنکه نتانیاهو نخست وزیر صهیونیست ها که سردمدار تروریسم است، چهره ناجی به خود گرفته و خواستار کوچ یهودیان فرانسه به اراضی اشغالی شده است. اقدامی که سناریوی نقش صهیونیست ها در حوادث اخیر فرانسه را بیش از پیش تقویت می کند.
با این شرایط می توان گفت که راهپیمایی پاریس، کارناوال سوء استفاده از احساسات مردم فرانسه از حوادث اخیر پاریس است که در ورای آن چند هدف پنهان شده است که از آن جمله عبارتند از:
 
الف) پنهان سازی این حقیقت که دستگاه های اطلاعاتی غرب ایجاد کننده تروریسم بوده اند که با حمایت های خود زمینه ساز گسترش تروریسم در جهان شده اند. پنهان سازی ارسال تجهیزات آمریکایی برای داعش در عراق و سوریه و کمک های مالی و سیاسی سایر کشورهای غربی از این گروه ها از اهداف این راهپیمایی است. آنها به دنبال پنهان سازی نقش خود در حوادث تروریستی پاریس هستند.
 
ب) غرب در حالی ادعای عدم تقابل با اسلام را سر می دهد که این راهپیمایی با برجسته سازی گروه های تروریستی که به نام اسلام از سوی غرب ایجاد شده اند، استمرار همان اسلام ستیزی است. غرب با برجسته سازی نام گروه های تروریستی که هیچ ماهیت دینی ندارند به دنبال تخریب بیشتر چهره اسلام در میان سایر ملل هستند.
 
اسلام ستیزی سران غرب زمانی آشکارتر می شود که آنها همزمان با این راهپیمایی بر تشدید حملات به گروه های تروریستی در کشورهای اسلامی تاکید می کنند، حال آنکه اسناد نشان داده در این حملات صرفا غیر نظامیان هدف قرار می گیرند و نه تروریست ها و از سوی دیگر غربی ها به جای مبارزه با تروریسم به اشغال نظامی این کشورها پرداخته و ممالک اسلامی را غارت می کنند.
 
نکته قابل توجه آنکه کشورهای غربی بیشترین سهم را در اعزام تروریسم به سوریه و عراق دارند حال آنکه هرگز با آنها مقابله نشده و به آنها برای رفت و آمد آزادی کامل داده شده است.
 
ج) کشورهای غربی ادعا دارند، این راهپیمایی برای حمایت از آزادی بیان است چنانکه اولاند رئیس جمهور فرانسه ادعا دارد که حمله به نشریه فرانسوی حمله با آزادی بیان است. حال این سوال مطرح می شود چگونه فرانسه و کشورهای غربی ادعای آزادی بیان سر می دهند در حالی که در همین کشور فرانسه، زنان حق داشتن حجاب اسلامی و بیان عقاید دینی خود را ندارد و بازداشت و محاکمه می شوند؟ چگونه کسی حق سخن گفتن در باب هولوکاست را ندارد و مجازات می شود؟ چگونه زنان برای گرفتن ویزای فرانسه حق داشتن عکس با حجاب را ندارند و عقاید دینی خود را باید کنار بگذارند تا ویزا برای آنان صادر گردد؟ چگونه است که کسی حق برگزاری نمایشگاه مظلومیت فلسطین را در فرانسه ندارد و تظاهرات مردمی برای حمایت از فلسطین سرکوب می شود؟ (سرکوب حامیان فلسطین در طول جنگ ۵۰ روزه غزه) آیا آزادی و آزادی بیان صرفا در هتاکی به اسلام معنا دارد؟
 
لازم به ذکر است که در کمتر از ۱۰ روز سه مسجد در سوئد به آتش کشیده شدند اما سران غرب هیچ واکنشی به آن صورت ندادند و اقدام هتاکان به مساجد را دارای حق آزادی بیان و عقیده معرفی کردند.
 
نکته بسیار قابل توجه آنکه روزنامه تلگراف انگلیس در تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۰۹ چنین گزارش می دهد که “موریس سینت” (Maurice Sinet) کاریکاتوریست ۸۰ ساله نشریه “شارلی ابدو” (که به ادعای آزادی بیان آن تظاهرات دیروز برگزار شد) به جرم انتشار مطلبی و نقل لطیفه ای در مورد پسر نیکولا سارکوزی رئیس جمهور سابق فرانسه که از نظر مجله “یهودی ستیزانه” بوده اخراج می شود. این نویسنده پس از آن به جرم برانگیختن نفرت علیه یهودی ها نیز محاکمه می شود. توهین این نویسنده به یهودی ها چه بوده است؟ او بعد از ازدواج پسر سارکوزی با دختری از یهودیان ثروتمند فرانسوی، می نویسد: «این پسر به زودی مدارج ترقی را طی خواهد کرد.» این جمله موجی از اعتراض سیاستمداران فرانسوی را برمی انگیزد. سردبیر مجله هوادار آزادی بیان، “شارلی ابدو” از او می خواهد عذرخواهی کند. او نمی پذیرد و اخراج می شود.
 
این مثال ساده نشان می دهد که آزادی بیان تعریف شده برای غرب برابر با هتاکی علیه اسلام است و در سایر امور آزادی بیان معنایی ندارد.
 
مجموع این سوالات و ابهامات در صداقت رفتاری غرب بیانگر این حقیقت است که این راهپیمایی، صرفا یک نمایش برای پنهان سازی چهره غرب تروریسم پرور، توجیه اقدامات جنگ طلبانه بعدی غرب علیه سایر کشورها بویژه جهان اسلام، پنهان سازی چهره و ماهیت تروریستی رژیم صهیونیستی و حتی نمایش حضور این رژیم در صف مبارزان با تروریسم با حضور مقامات این رژیم در این راهپیمایی و در نهایت توجیه فضای خفقان در کشورهای غربی با محور افزایش فشارها بر مسلمان، تشدید نظارت بر زندگی شخصی افراد و… می باشد.
 
نمایشی که حاصل آن در آینده نه چندان دور، قربانی شدن هزاران انسان بی گناه در لشگر کشی های جدید غرب خواهد بود در حالی که غرب همچنان از تروریسم به عنوان پیاده نظام بهره گرفته و به جنایت علیه بشریت ادامه می دهد.
تروریسم خوب و بد را به خوبی می توان در حضور سران غرب در تظاهرات دیروز فرانسه مشاهده کرد.
 
تروریست هایی که به کشتار مسلمانان می پردازند تروریست خوب و آنانی که حادثه پاریس را رقم زدند تروریسم بد می باشند. این است استدلال فریبکارانه غرب در باب تروریسم که نتیجه آن از دنیای از هم گسیخته امروز است.
 
 
صدخبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا