کار فرهنگی در دورترین نقاط مازندران توسط طلبهای که معلولیت شدید دارد/تصاویر
بصیر، علی را سالهاست میشناسم، اما باید اعتراف کنم در این گفتوگو وجوه تازهای از شخصیتش برایم هویدا شد.
جوانی که ۲۴ سال پیش پا به عرضه وجود گذاشت و با وجود مشکلات جسمی- حرکتی در بدو تولد، بمب روحیه است.
پرسپولیسیه و عاشق کار فرهنگی، خودش که میگه: «طلبهام و تبلیغ دین از وظایف ماست.» بیشتر وقتش را با مطالعه کتب مذهبی و اینترنت میگذراند.
شنیده بودم افراد معلول بعضاً احساس افسردگی دارند و بیشتر دچار اضطراب میشوند و معمولاً نسبت به آینده خودشان احساس ناامیدی میکنند اما علی سلیمانی، جوان کیاسری انصافاً چیز دیگری است.
خودم را جای او می گذارم، میبینم واقعاً ایمان قوی میخواهد که با وجود این همه مشکل، بتوانی شاداب باشی و اینطور فعالیت اجتماعی داشته باشی.
شنیده بودم که خیلی اهل نماز و دعاست اما در گفتوگو بیشتر به من فهماند که باید به خدا توکل کرد و به غیر از او به احدی دل نبست.
ابداً شاکی نبود، خلاف همه ما که از همهچی مینالیم، به بیشتر سوالاتم صمیمی پاسخ داد، اتفاقی که انتظارش را نداشتم.
شاید اغلب ساکنان کیاسر مثل من فقط علی را روی ویلیچر یا تو آغوش نزدیکانشان دیدند و این وجه علی را که من اسمش را میگذارم بمب روحیه، ندیده باشند.
زندگی یک فرد در اثر معلولیت دچار تغییراتی میشود اما میشود با پشتیبانی صحیح از فرد معلول باری از مشکلاتش را برداریم تا به زندگی عادی برگردد.
اولین قدم تغییر نگرش ما نسبت به این قشر از جامعه است، معلولیت علی شاید چالشی برای خانوادهاش در زندگی ایجاد کرده باشد ولی این اصلاً به آن معنا نیست که خانه آقای سلیمانی از شادی و خوشی تهی باشد.
علی را تو مراسم تشیع جنازه مرحوم آیتالله شجاعی در کیاسر دیدم، او خواهرزاده مرحوم شجاعی بود و خیلی داییاش را دوست داشت.
قرار مصاحبه را با هم گذاشتیم و حدوداً دو ماه بعد موفق به انجام این گفتوگو شدم.
سلام علی آقا!
بسم الله الرحمن الرحیم. علیک السلام!
دوست دارم راحت حرف بزنیم.
من راحتم، شما حرفت را بزن.
دنیا از دید شما؟
خیلی قشنگه.
الان به چه کاری مشغولی؟
به صورت غیر حضوری در حوزه سفیران ساری مشغول به تحصیلم، علاوه بر آن خدمات کامپیوتری از قبیل ارسال پیامکهای تبلیغاتی، طراحی و ساخت بروشور، مجله، وبلاگ و … را برای افراد حقیقی و حقوقی انجام میدهم.
حدود ۲ سال هم با داماد عزیزم میثم خادمی یک هیئت را در مسجد امام موسیکاظم علیهالسلام که به همجم معروفه است را راهاندازی کردیم و مدیریت میکنیم.
«همجم!» چیه و از فعالیتهای اون بیشتر بگو؟
مخفف هیئت مذهبی جوانان موسیبنجعفر(ع)؛ این هیئت هر هفته کلاس حفظ قرآن داره که زیر نظر آقای خادمی هست، ضمناً روحانیت معظم خصوصا جناب آقای تیموری که جادارد از ایشان تشکر کنم، بعضاً با حضور در این جلسات به پرسشهای اعضای هیئت پاسخ میدهند!
برپایی اردو و شرکت در مسابقات فوتسال هم از برنامههای هیئت ماست، علاوه بر اینها در مناسبتهای مذهبی مراسم میگیریم که پیامکهای آن را من ارسال میکنم و وبلاگ hmj90.blogfa.com که برای انعکاس فعالیتهای هیئت است را هم بارگزاری میکنم.
تحصیلاتت را ادامه دادی؟ در چه مقطعی؟
مدرک دیپلم انسانی را گرفتم و بعدش با کمک آقای شیخ کاظمی وارد حوزه سفیران ساری شدم و بعد به کمک لوحهای فشرده آموزشی و یاری اطرافیانم خصوصاً برادر روحانیام شیخ جمالالدین مشغول به تحصیل هستم.
سخت نبود؟
نه، به نظر من هر کاری سختی را که آدم دوست داشته باشد و هدف برایش اهمیت داشته باشد، آسان میشود.
شما مشکلت دقیقاً چیه؟
من دچار نوعی معلولیت مادرزادیام، ابتدای تولدم که با این عارضه مواجه شدم والدینم تلاش زیادی برای درمانم انجام دادند اما فایدهای نداشت و من الان با این مسئله کنار آمدم.
راستی چندتا برادر خواهر داری؟
۶ برادر و ۴ خواهر
شما در یک خانواده پرجمعیت بزرگ شدی، از نقش برادر و خواهرها در زندگیات بگو؟
وقتی بچه بودم الحمدللّه کلی همبازی داشتم، مدرسه رفتن من هم با ممارست و پیگیری داداش عیسی انجام شد، سالهای مختلف رو هم هر کدوم به اقتضای دانایی خودشان، معلمام شدند، علاوه بر آن اگر نیاز یا مشکلی تو زندگیام باشه، به راحتی حل میشود!
اینها گوشهای از صدها محبت آنهاست، من نمیتوانم یعنی وقت اجازه نمیدهد همهاش را بگم.
خدا همهشان را حفظ کند.
گفتی کار فرهنگی میکنی، میشود کمی بیشتر برای ما توضیح بدی؟
چون طلبه هستم و تبلیغ دین از وظایف من است، دنبال کارهای فرهنگی هستم!
تو شبکههای اجتماعی مطالب مفید رو نشر میدم و چون از کامپیوتر یه چیزایی سرم میشه، بروشور، مجله و چندتا وبلاگ مذهبی را هم کارش را انجام میدم!
بسیار خوب، راه های ارتباط با شما؟
شماره تماسم ۰۹۳۵۶۱۱۶۳۱۳ است و سامانه: ۵۰۰۰۲۸۳۲۵۸۳ هم هست، ضمن اینکه از طریق ایمیل هم میشه باهام در ارتباط بود، اینم آدرسش: aalisk@chmail.ir
یک آرزو بکن، همین حالا؟
«اللهم عجل لولیک الفرج»
خیلی به فضای مجازی علاقهمندی، چقدر از وقتت رو تو این فضا میگذرانی و اینکه نظرت در مورد محیط سایبر چیه؟
من خیلی از کارهایم را باید اینترنتی انجام بدهم اما اینکه چهجور جایی هست، به نظرم خیلی جای پر ظرفیتیه و مبلغان نباید از آن غافل باشند!
به کتاب هم علاقه داری؟
آره؛ زیاد خصوصاً کتابهای مذهبی و هر چی که جالب باشه.
کیاسر را خیلی دوست داری، اگر قرار باشد از اینجا مهاجرت کنی، کجای کره خاکی را بر میگزینی؟
بعد از کیاسر قم از همه جا بهتره.
شنیدم تو برگزاری نماز جمعه هم حضور فعال داری؟
آره، از همینجا هم از همه کیاسریها درخواست میکنم که قدر این نعمت بزرگ را بدونند، هم به خاطر اهمیت نماز جمعه و هم به نوعی تشکر از امام جمعه شهرمان جناب آقای تیموری که دو سال هست که سبب تشکیل دوباره این اجتماع هفتگی بعد از چندین سال وقفه شدند.
این همه فعالیت فرهنگی میکنی، دیده شدی؟ از طرف مسئولان استانی هم شده تجلیل بشی؟
مسئولان استان که نه! یعنی شاید آنها اصلا چیزی درباره من ندونن اما نهادهای شهر که برایشان کار میکنم، خیلی به من محبت دارند.
بزرگترین هدفی که برای خودت ترسیم کردی؟
پدر و مادرم تو این مدت خیلی برایم زحمت کشیدند و من میخواهم با تلاش و موفقیتهایی که کسب میکنم به نوعی از آنها تشکر کنم! بزرگترین هدفم هم همین است.
چطوره ، خسته نشدی از مصاحبه؟
نه، جالب بود.
از کنکورم سختتره!
خب چند تا سوال خودمونیتر بپرسیم؛ لبتابت قفل داره، چیداری توش؟
فعلا قفل نداره، حالا چی میخوای؟! (با خنده)
غذای مورد علاقه؟
هرچی خوشمزه باشه (با خنده)
راستی فوتبال میبینی؟ قرمزی یا آبی؟
حوصله و وقت تماشا کردن مسابقات فوتبال را ندارم اما از بچگی پرسپولیسی بودم و هستم.
علی آقا به سن رأی هم رسیدی، تا حالا انتخابات هم شرکت کردی؟
آره… الحمدلله از وقتی سنم رسیده تمام دورهها را حضور داشتم.
خوب همه چی خوبه؟ راضی هستی از وضع موجود؟
الحمدلله راضیام.
دعا هم میکنی؟ چه کسانی را بیشتر؟
وقتی می خواهم دعا کنم، دلم نمیاد اسم کسی را نبرم، هرکسی که بشناسم را دعا میکنم.
تأثیر یاد خدا در کارهات؟
خیلی زیاده، اصلاً بدون یاد خدا نمیشود کاری را انجام داد.
تا حالا با کسی مصاحبه کرده بودی؟
آره … چند بار
با کی؟
با خبرنگار صدا و سیما
اما برگردیم به سوالات جدیتر، چند ساله این وضعیت را داری، خسته نشدی؟
از بچگی یعنی ۲۴ سال و یک ماه و اندی.
دنیا محل سختیه، هرکسی یه جور و یه اندازه اما خدا نعمتهایی به من داده که خستگی به تنم نیامد، یکی از آن نعمتها خانواده خوبه.
از خدا چه میخواهی به غیر از سلامتی؟
تعجیل در فرج حضرت امام زمان (عج)، سلامتی امام خامنهای و نابودی همه آنهایی که با پیامبر عزیز ما دشمنی میکنند.
چقدر دوست داری به دیگران کمک کنی؟ مگه دیگران برای شما چیکار کردن که شما اینقدر مهربونی؟
اینم از آن نعمتهای خوب خداست، من همه را دوست دارم، چون هرکسی یه چیزی برای دوست داشتن دارد.
چه چیزی به تو انگیزه می دهد برا زندگی؟ منظورم این است تو این دنیا به چی دلخوشی؟
اینکه الحمدللّه همه چیز تو این دنیا تمام نمیشود و یه دنیای بزرگتر پیش روی ماست!
چهاردانگه از افراد توانمندی برخوردار هست، چطور میشود از این تواناییها بهره برد؟
ما باید قبول کنیم که هر انسانی یه استعداد خاص داره، واسه همین پدر و مادرها، مربیان و … از همان بچهگی بدون اینکه اصراری بر شغل خاصی واسه بچه خودشان داشته باشندف باید از روشهای مختلف استعدادهای آنها را کشف کرد و محیط را برای خلاقیت بیشتر فراهم کرد.
میدانم شاید خوشت نیاد! آیا از نهادی مثل بهزیستی کمکی هم میگیری؟
من برای خودم چیزی از آنها نمیخواهم.
راستش حقوقی که برای نگهداری من به پدر و مادرم میدهند، واقعاً ناچیز است ضمناً امکانات کمی هم برای نگهداری من دارند، من برای خودم چیزی نمیخواهم، اما فقط بیایند و به نیازهای آنها رسیدگی کنند.
گفتی والدین، نمی خواهی از پدر و مادرت تشکر کنی بابت این همه رسیدگی؟
چرا اون که واجبه! دستشان درد نکند که این همه برایم زحمت کشیدند، انشااللّه هر دویشان بهشتی بشن!
ممنون که صمیمانه به سوالات پاسخ دادی.
خواهش میکنم برادر! ضمنا از همه آنهایی که این گفتوگوی نسبتاً طولانی را هم خوندن تشکر ویژه میکنم، امیدوارم خستهشون نکرده باشم.
گفتوگو از سیدروح الله شجاعی کیاسری