گاف تاسفبار اخلاقی از سوی شهرداری تهران! + عکس

فرهنگسازي و تبليغات فرهنگي، نيازمند يك ساز و كار حرفه اي است. خصوصا شهرداري تهران كه داراي معاونت فرهنگي و اجتماعي است و اين نهاد به عنوان متولي فرهنگي شهرداري تهران در اين زمينه بايد به عنوان مرجع فرهنگي شهر تهران پاسخگوي اين عملكرد باشد . در حقيقت، پيش از هرگونه تبليغات فرهنگي، ابتدا بايد اتاق فكري با حضور كارشناسان مسائل فرهنگي، استراتژيستهاي عرصه فرهنگ، اصحاب رسانه و مديران فرهنگي، تشكيل شود تا:

١- هرگونه پيامِ تبليغاتِ فرهنگي در اين اتاق فكر، از ابعاد گوناگون مورد بررسي و تحليل محتوايي قرار بگيرد.

٢- لايه اول معنايي (text) و لايه دوم معنايي (subtext) آن پيام شناسايي شود.

٣- آثار كوتاه مدت و بلندمدت آن پيام هدفگذاري و مشخص شود.

٤- و سپس، نسبت به انتشار آن پيام، اقدامات اجرايي صورت گيرد.

پيامي كه به نام تبليغات فرهنگي، اخيراً در بيلبوردهاي شهر تهران نصب شده است، لايه اول معنايي آن، هشدار درباره بيماري ايدز است اما لايه دوم معنايي آن (subtext)، به رسميت شناختن روابط نامشروع جنسي و قبح زدايي از روابط بي بند و بارانه جنسي است! در حقيقت، هشدار درباره ايدز، نقاب و روكشي شده است تا در وراي اين نقاب، مفهوم ديگري القا شود!

ظاهراً مديران محترمي كه مجوز انتشار چنين پيامي را صادر كرده اند، فضاي شهري پايتخت را با شبكه هاي زرد ماهواره اي كه داروهاي جنسي و ابزارهاي محافظ جنسي را تبليغ ميكنند، اشتباه گرفته اند!

لايه دوم معنايي هر پيامي، اثرگذارتر از لايه اول معنايي آن است و در ذهنِ تحليلگر مخاطب، حك ميشود. لايه دوم معنايي پيام مندرج در اين بيلبوردها اين است كه: “مشروع يا نامشروع بودن رابطه جنسي مهم نيست! فقط محافظت كنيد كه ايدز نگيريد!” و يا به شكلي روانتر اين است: “رابطه جنسي نامشروع هم اگر داريد، فقط مراقب باشيد ايدز نگيريد!”

اكنون سوال اينجاست كه آيا در انتشار چنين پيامي كه به صورت آشكار از روابط جنسي نامشروع و بي بند و باري، قبح زدايي ميكند و لاابالي گري جنسي را به رسميت ميشناسد، عمدي در كار بوده است؟ يا اينكه در اثر بي دقتي و بي تدبيري مديران محترم صورت گرفته است؟!

اگر عمدي در كار بوده است كه قطعاً اين قبح زدايي بايد مورد پيگرد قانوني قرار گيرد اما اگر ناخواسته و در اثر خطاي مديريتي بوده است كه اولاً بايد به مديران محترم به خاطر بي دقتي و كم دانشي آنها تبريك گفت!

و ثانياً مديران خاطي بايد به دليل چنين اهمالي توبيخ شوند.